قیصر

قیصر واژه‌ای است که در تاریخ و فرهنگ‌های مختلف معانی متنوعی دارد. یکی از معانی بارز این کلمه، عنوان امپراتوری در روم و آلمان است که به شخصیت‌هایی با قدرت و نفوذ بالا اطلاق می‌شود. این عنوان نشان‌دهنده‌ی مقام و منزلت بالای افراد در جوامع آن زمان بوده و به نوعی نماد شکوه و عظمت امپراتوری‌ها محسوب می‌شده است. علاوه بر این، قیصر می‌تواند به عنوان یک اسم خاص نیز به کار رود، مانند نام فیل معروفی که در داستان‌ها و اسطوره‌ها به آن اشاره شده است. این تنوع معنایی، نشان‌دهنده‌ی عمق و گستردگی فرهنگی است که واژه قیصر در آن جای دارد. از نظر تاریخی، این کلمه نه تنها به قدرت سیاسی اشاره دارد، بلکه بار معنایی فرهنگی و اجتماعی نیز با خود به همراه دارد که برای درک بهتر تاریخ و فرهنگ‌های مختلف بسیار حائز اهمیت است.

لغت نامه دهخدا

قیصر. [ ق َ ص َ ] ( معرب، اِ ) بر وزن حیدر، فرزندی باشد که مادرش پیش از آنکه او را بزاید بمیرد و شکم مادر را بشکافند و آن فرزند را بیرون آورند و چون اول پادشاهان قیاصره که اغسطوس نام داشت اینچنین بوجود آمد بنابراین بدین اسم موسوم گشت. ( برهان ).
قیصر. [ ق َ ص َ ] ( معرب،اِ ) عنوان و لقب امپراتوران روم ( عموماً ). || عنوان و لقب امپراتوران روم شرقی ( خصوصاً ). ( فرهنگ فارسی معین ). قیصر لقب یولیوس امپراتور روم ( تولد 100 وفات 44 ق.م. از میلاد ) بود. پس از وی امپراتوران روم از خاندان وی رابه لقب قیصر خواندند و بعدها همه امپراتوران روم را قیصر نامیدند. ( حاشیه برهان چ معین ):
محراب قیصر کوی تو عید مسیحا روی تو
عودالصلیب موی تو آب چلیپا ریخته.خاقانی.در روم ز اژدهای تیرت
زهر است نواله قیصران را.خاقانی.ستاده قیصر وخاقان و فغفور
یک آماج از بساط پیشگه دور.نظامی.دوزخی افتاده بجای بهشت
قیصر آن قصر شده در کنشت.نظامی.|| عنوان و لقب امپراتوران آلمان. || عنوان و لقب امپراتوران روسیه. ج، قیاصره. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(قَ یا ق صَ ) [ معر - یو. ] (اِ. ) لقب پادشاهان روم. ج. قیاصره.

فرهنگ عمید

لقب پادشاهان روم.

فرهنگ فارسی

پادشاه روم، لقب سابق پادشاهان روم، قیاصره جمع
( اسم ) ۱ - عنوان و لقب امپراتوران روم ( عموما ) ۲ - عنوان و لقب امپراتوران روم شرقی ( خصوصا ) توضیح قیصر لقب یولیوس امپراتور روم بود و پس از وی امپراتوران روم از خاندان او را بلقبش قیصر خواندند و بعد ها همه امپراتوران روم بدین نام نامیده شدند ۳ - عنوان و لقب امپراتوران آلمان ۴ - عنوان و لقب امپراتوران روسیه تزار جمع: قیاصره.
بر وزن حیدر فرزندی باشد که مادرش پیش از آنکه او را بزاید بمیرد و شکم مادر را بشکافند و آن فرزند را بیرون آورند و چون اول پادشاهان قیاصره که اغسطوس نام داشت اینچنین بوجود آمد بنابراین بدین اسم موسوم گشت.

فرهنگ اسم ها

اسم: قیصر (پسر) (لاتین) (تلفظ: gheysar) (فارسی: قِیصَر) (انگلیسی: gheysar)
معنی: لقب پادشاهان روم و بعضی از کشورهای اروپایی، معرب ار لاتین

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:سزار
قیصر (سینما). قِیصر (سینما)
فیلمی ساخته مسعود کیمیایی در ۱۳۴۸. این اثر به موج فیلم های گنج قارونی پایان داد و موج نویی در سینمای ایران ایجاد کرد. اهمیت آن به حدی است که تاریخ سینمای ایران را می توان به قبل و بعد از ساخته شدنِ قیصر تقسیم کرد؛ پس از نمایش آن (دی ماه ۱۳۴۸) بسیاری از نویسندگان ادبی و سینمایی ایران در موافقت و مخالفت با آن قلم فرسایی کردند. با قیصر مجدداً موج فیلم های جاهلی (لمپنی) رواج گرفت و ضدقهرمان های زخمی، که مرگ شان نشان دهندۀ سرسختی و مقاومتِ بدفرجامِ آنان بر ضد شقاوت و تباهی است، در سینمای ایران با اقبال مواجه شدند.

ویکی واژه

نیاهندوایرانی
لقب امپراتوران روم باستان بویژه روم شرقی یا بیزانس. (عامیانه): قیصر مولودی باشد که مادرش پیش از آنکه او را بزاید، بمیرد و شکم مادر را بشکافند و آن فرزند را بیرون آورند و چون اول پادشاهان قیاصره که اغسطوس نام داشت، اینچنین بوجود آمد، بنابراین بدین اسم موسوم گشتند.
(جمع): قیاصره

جمله سازی با قیصر

سه کشور به قیصر بداد از نیاز که فرزند و زن را بدو داد باز
وزان پس مرد و مال آمد ز قیصر چنان کاید ز کهتر سوی مهتر
به قیصر چنین گفت کای سرفراز یکی نو سخن بشنو از من به راز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال راز فال راز فال کارت فال کارت فال سنجش فال سنجش