قنادی

قنادی

مغازه‌ ای که محصولات شیرینی را عرضه می‌کند.

  • تا خوانده ام که هیچ گره بی گشاد نیست تلخی فروش هجر تو قنادی من است
  • شب نشینان سحرخیز فلک را رای او شعله افروز قنادیل زوایا یافتم
  • قصاب گفته است به جای شکر کلام قنادی محله او ذوالفقار بود
  • قلم شیرین و خط شیرین سخن شیرین و لب شیرین خدا را ای شکر پاره مگر طوطی قنادی

لغت نامه دهخدا

قنادی. [ ق َن ْ نا ] ( حامص )شیرینی پزی. || ( اِ ) قنادخانه. جای قندسازی. شیرینی فروشی. دکان شیرینی پز. رجوع به قناد شود.

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] ۱ - (حامص. )شیرینی - پزی. ۲ - (اِمر. ) دکان قناد، دکان شیرینی - فروشی.

فرهنگ عمید

۱. پختن شیرینی، شیرینی پزی.
۲. فروختن شیرینی، شیرینی فروشی.
۳. (اسم ) مغازه ای که در آن شیرینی، خشکبار، شکلات، و مانند آن به فروش می رسد.

دانشنامه عمومی

قنادی (حرفه). شیرینی پزی یا قنادی ( به انگلیسی: Confectionery ) هنر تهیه شیرینی است که از مواد غذایی غنی از قند و کربوهیدرات محسوب می شود. شیرینی جات به دو دسته گسترده و تا حدودی همپوشان تقسیم می شوند: شیرینی های نانوایان و شیرینی های قندی. آلاینده ها و رنگ های خوراکی در شیرینی جات می توانند به خصوص برای کودکان مضر باشند؛ بنابراین، آلاینده های شیرینی پزی، از جمله سطح بالای سرب، در ایالات متحده به 1 ppm محدود شده اند. اما در اتحادیه اروپا حداکثر مشخصی وجود ندارد. 
آب نبات ها، به ویژه رنگ های زرد مانند تارترازین،  و سانست یلو اف سی اف، محدودیت های زیادی در سراسر جهان دارند. 

دانشنامه آزاد فارسی

قنّادی
از مشاغل سنّتی در ایران. کارِ قنادان، تا پیش از وفورِ قند و نبات و آب نبات و نُقل کارخانه ای، بیشتر تولید این اقلام بود. پس از ورودِ دو نوع قند بلژیکی و روسی به بازارِ ایران، رفته رفته کار قنادان به تولید شیرینی منحصر شد. اگرچه از لفظِ قنادی فقط تهیه و تولید انواع شیرینی سنتی (مانند زولبیا، بامیه، مسقطی و حلوا ارده و سوهان و انواع نان فرنگی چون کِیک و رولِت و نانِ خامه ای و جز آن ها) مراد می شود.

قنادی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم