قافله زن

لغت نامه دهخدا

قافله زن. [ ف ِ ل َ / ل ِزَ ] ( نف مرکب ) دزد قافله. قاطعالطریق:
قافله زن یاسمن و گل بهم
قافیه گو قمری و بلبل بهم.نظامی.

فرهنگ معین

( ~. زَ ) [ ع - فا. ] (ص فا. )راهزن، دزد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) دزد قافله قاطع الطریق.

ویکی واژه

راهزن، دزد.

جمله سازی با قافله زن

یا که بکوه اندرند فرقهٔی از اهرمن یا نه بروم آمده است قافله زنگبار