فیروزه

یک کانی کمیاب و ارزشمند است که در رنگ‌های مختلفی از طیف فیروزه‌ای (از آبی روشن تا سبز) و در دسته فسفات‌ها قرار دارد. این کانی توسط فیروزه‌تراشان شکل می‌گیرد و به عنوان نگین در انگشترها، گردنبندها، گوشواره‌ها و سایر جواهرات مورد استفاده قرار می‌گیرد. با این حال، مانند بسیاری از جواهرات کدر دیگر، به دلیل ورود جایگزین‌های نوین و مواد مصنوعی به بازار، از نظر اقتصادی نسبت به گذشته ارزش کمتری پیدا کرده است. ترکیب شیمیایی آن شامل فسفات آبدار طبیعی آلومینیوم با فرمول Cu (II) Al6 (PO4) 4 (OH) 8·4H2O است و در سیستم بلوری کج‌وجهی متبلور می‌شود. این کانی به رنگ آبی است و به عنوان جواهر به کار می‌رود. معیار جهانی سنجش کیفیت این سنگ بر اساس رنگ، این سنگ معدن نیشابور است. بهترین نوع فیروزه دارای سختی موس کمی کمتر از ۶ یا کمی بیشتر از شیشه پنجره می‌باشد. آزمایش بلورنگاری با پرتوی ایکس نشان می‌دهد که ساختار بلوری آن سه شیب دارد و با کاهش سختی، میزان پوکی آن افزایش می‌یابد. جلای فیروزه معمولاً مومی تا زیر شیشه‌ای است و شفافیت آن معمولاً کدر است، هرچند ممکن است در مقاطع نازک نیمه شفاف باشد. رنگ آن نیز به اندازه سایر خواص این کانی متغیر است و می‌تواند از سفید تا آبی آسمانی ادامه یابد.

لغت نامه دهخدا

فیروزه. [ زَ / زِ ] ( اِ ) پیروزه. فیروزج. یکی از سنگهای آذرین که ترکیب آن عبارت از فسفات ئیدراته ٔآلومینیوم طبیعی است و وزن مخصوصش بین 2/62 تا 2/83است و سختی آن مساوی شیشه یعنی برابر با 6 است. فیروزه به مناسبت رنگ آبی درخشانی که دارد در شمار سنگهای گرانبها شناخته میشود. همیشه بی شکل است و در حالت طبیعی رگه های قهوه ای یا سفید مشاهده میشود. شکست فیروزه ناصاف است و معمولاً رنگش در برابر رطوبت یا خشکی هوا و در ارتفاعات تغییر میکند. مرغوبترین نوع فیروزه دارای رنگ آبی آسمانی و مخصوص ایران است و در محلی موسوم به معدن در نزدیکی نیشابور وجود دارد. در ترکیه و هند نیز معادن فیروزه موجود است که رنگهای آنها غالباً آبی مایل به سبز یا سبز زیتونی و سبز مایل به زرد است. پیروزه. فیروزج. حجرالظفر. حجرالغلبه. حجرالعین. حجرالجاة. ( فرهنگ فارسی معین )

فرهنگ معین

(زِ ) (اِ. ) پیروزه، از سنگ های گران بهای معدنی به رنگ آبی آسمانی.

فرهنگ عمید

نوعی کانی قیمتی به رنگ آبی آسمانی یا سبز که در جواهرسازی کاربرد دارد.

فرهنگ فارسی

۱ - قصبه حزو بخش شیروان شهرستان قوچان واقع در کنار مرز ایران و شوروی و آن محدود است از مشرق به قراول تپه و کاروان رو از شمال به کوه آقارضا از جنوب به کوه چومیان و کوه سانسور و از مغرب به کوه گونی در ۸٠ کیلومتری شمال شرقی شیروان کوهستانی و سردسیر حدود ۴۵٠٠ تن سکنه رودخانه محصول غلات میوه شغل زراعت و کسب. ۲ -دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بجنورد در ۱۵ کیلومتری جنوب غربی بجنورد سراه شوسه عمومی بجنورد- اسفراین جلگه و معتدل ۱٠٠٠ تن سکنه رودخانه محصول غلات بنشن میوه شغل زراعت و مالداری.
پیروزه:یکی ازسنگهای قیمتی برنگ آبی آسمانی که ازمعدن استخراج میشود، بیشترنگین انگشترمیکنند
( اسم ) ۱ - یکی از احجار آذرین که ترکیب آن عبارت از فسفات ئیدراته آلومینیوم طبیعی است. وزن مخصوص بین ۲ / ۶۲ تا ۲ /۸۳ است و سختیش برابر شیشه یعنی مساوی با ۶ می باشد. فیروزه به مناسبت رنگ آبی درخشانی که دارد بزودی در بین احجار کریمه شناخته می شود. همیشه بی شکل است. و در حالت طبیعی در آن رگه های قهوه یی یا سفید رنگ مشاهده می گردد. شکست فیروز ناصاف است و معمولا رنگش در برابر رطوبت یا خشکی هوا و در ارتفاعات تغییر می کند. مرغوبترین نوع فیروزه رنگ آبی آسمانی خوش رنگ می باشد که مخصوص ایران است و در محلی موسوم به معدن در نزدیک نیشابور وجود دارد. در ترکیه و هند نیز معادن فیروزه موجود است که رنگهای آن غالبا آبی مایل به سبز یا سبز زیتونی و سبز مایل به زرد است پیروزه فیروزج حجرالظفر حجرالغلبه حجرالعین حجرالجاه یا فیروزه بادامی. فیروزه ای که به شکل حباب و یا بادام است. یا فیروزه بو اسحاقی ( بوسحاقی ). پیروزه بو اسحاقی فیروزه منسوب بمعدن نیشابور: راستی خاتم فیروزه بو اسحاقی خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود. ( حافظ ۱۴۱ ) توضیح بعضی تصور کرده اند که فیروزه بواسحاقی وجود خارجی نداشته و ماخوذ از همین بیت حافظ است که اشاره بممدوح وی شیخ ابواسحاق اینجوست ولی باید دانست که قرنها پیش از حافظ فیروزه بوسحاقی را می شناختند در بیت حافظ هم ایهام است بدو معنی: الف - خاتم شیخ ابواسحاق ب - فیروزه مخصوص بواسحاقی که نامبردار بوده. یا فیروزه رگدار. قسمی فیروزه ناصاف و قیمتی: قدر می خواهی ز مردم چون فلک ناصاف باش هست از آن فیروزه رگدار را قیمت گران. یا فیروزه زنده. فیروزه خوش رنگ مقابل فیروزه مرده. یا فیروزه کهن ( کهنه ). فیروزه قدیمی که خوشرنگ و گرانبها تر است. یا فیروزه مرده. فیروزه بد رنگ مقابل فیروزه زنده ۲ - برنگ فیروزه کبود. یا خیمه فیروزه. ۱ - سرا پرده نیلی ۲ - آسمان: بالای هفت خیمه فیروزه دان ز قدر میدانگهی که هست در آن عسکر سخاش.

فرهنگ اسم ها

اسم: فیروزه (دختر) (عربی، فارسی) (طبیعت) (تلفظ: firuze) (فارسی: فيروزه) (انگلیسی: firuze)
معنی: پیروزه، نوعی کانی قیمتی حاوی مس و فسفر، دارای رنگ آبی یا سبز، دارای رنگ آبی یا سبز که در جواهر سازی به کار می رود، گهری گران بها و آسمانی رنگ، [فیروزه در پهلوی، Pirojak و معرب آن «فیروزج» است، نام آن به فارسی به معنیِ نصر ( پیروزی ) است و به همین جهت آن را «حجرالغلبه» گویند و «حجرالعین» هم نامند، زیرا دفع شراز دارنده ی خویش می کند و مشهور است که صاعقه را نیز دفع می کند، ( از حاشیه ی برهان، به اهتمام دکتر معین ص]، دارای رنگ آبی یا سبز که در جواهر سازی به کار می رود یا گُهری گران بها و آسمانی رنگ، پیروزه نام سنگی قیمتی به رنگ آبی یا سبز

دانشنامه آزاد فارسی

فیروزه (turquoise)
کانیِ فسفات بازی مس آلومینیم آ ب دار، با فرمولCuAl۱۶ (PO۴)۴ (OH)۸۵ H۲O به رنگ سبز مایل به آبی، آبی، یا سبز یافت می شود و از گوهرسنگ های قیمتی است. فیروزه در استرالیا، مصر، اتیوپی، فرانسه، آلمان، ایران، ترکستان، مکزیک، و جنوب غربی ایالات متحده امریکا استخراج می شود.

جملاتی از کلمه فیروزه

لبش حقه نوش‌داروی عهد فروزندهٔ چرخ فیروزه مهد
بزیر گنبد فیروزه گون طاق هر آن چیزی که تو بینی در آفاق
غافل بزیر گنبد فیروزه بگذشت سال عمر ز هفتادت