غرزن در متون کهن فارسی، به ویژه در فرهنگهایی چون آنندراج و انجمن آرا، برای اشاره به افرادی به کار میرفته که رفتارهای اجتماعی متعارف و مورد قبول را زیر پا میگذاشتهاند. این واژه در اصل برای توصیف زنانی به کار میرفت که به دلیل اشتغال به روسپیگری یا رفتارهای خارج از عرف جنسی، از سوی جامعه مطرود و نکوهش میشدند. این تعریف، بازتابدهندهی نگاه جامعهی آن دوران به برخی از روابط و نقشهای اجتماعی بوده و بر وجهی از رفتار انسانی که مغایر با هنجارهای اخلاقی و دینی تلقی میشده، تأکید داشته است.
نکتهی قابل توجه دیگر در مورد این واژه، بسط معنایی آن به مردان نیز بوده است. در همان منابع، این کلمه برای توصیف مردانی به کار رفته که به دیوث یا قلتبان معروف بودند. این اصطلاحات به مردانی اشاره دارد که یا واسطهی اعمال منافی عفت بودند (قلتبان) یا نسبت به مسائل ناموسی خود بیتفاوت یا حتی تسهیلگر (دیوث) محسوب میشدند. این گسترش معنایی نشان میدهد که غرزن نه تنها به رفتارهای فردی زنان، بلکه به نقشها و مسئولیتهای مردان در قبال هنجارهای اجتماعی نیز اشاره داشته و مفهوم مذمت را در هر دو جنس پوشش میداده است.
درک واژگانی چون غرزن بدون در نظر گرفتن بستر فرهنگی و تاریخیای که در آن شکل گرفتهاند، دشوار است. این واژه، بیش از آنکه صرفاً یک کلمهی توصیفی باشد، بازتابی از نظام ارزشی و اخلاقی جامعهی گذشته است که در آن، برخی از رفتارها، به خصوص در حوزهی روابط جنسی و خانوادگی، به شدت مورد قضاوت و طرد قرار میگرفتهاند. امروزه، با تغییرات عمیق در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، اگرچه ممکن است برخی از این مفاهیم هنوز هم در محاورات عامیانه به شکلی دیگر به کار روند، اما در زبان رسمی و ادبی، کمتر به آنها برمیخوریم و کاربردشان اغلب محدود به مطالعهی متون کهن و واژهشناسی است.