عملا

لغت نامه دهخدا

( عملاً ) عملاً. [ ع َ م َ لَن ْ ] ( ع ق ) از حیثیت کار و عمل و بطور حقیقت و راستی. || بطور تجربه و امتحان. || جداً و بطور جدّ. ( ناظم الاطباء ). در عمل.

فرهنگ معین

( عملاً ) (عَ مَ لَ نْ ) [ ع. ] (ق. ) در عمل. مق اسماً.

فرهنگ عمید

در عمل، از لحاظ عمل، از حیث کار و عمل.

فرهنگ فارسی

در عمل از لحاظ عمل مقابل اسما رسما: اسما حسن خان حاکم بود و عملا مرتضی خان.
از حیثیت کار و عمل و بطور حقیقت و راستی بطور تجربه و امتحان

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
عمل (۳۶۰ بار)

جمله سازی با عملا

روی ابو ذر قال قلت: یا رسول اللَّه علّمنی عملا یقرّبنی من الجنّة و یباعدنی من النّار.
قال النّبی (ص): «قال اللَّه سبحانه: من عمل لی عملا اشرک فیه معی غیری فهو له کلّه و انا منه بری‌ء و انا اغنی الاغنیاء عن الشّرک».
باراک اوباما تلاش کرد بین اسرائیل و سوریه گفتگوی صلح، برقرار کند. اما با آغاز بهار عربی و جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ عملاً امکان هرگونه گفتگوی دوباره از بین رفت.
پس از به قدرت رسیدن هیتلر و حزب نازی در ۳۰ ژانویه ۱۹۳۳، اس‌اس یک سازمان دولتی و شاخه‌ای از دولت در نظر گرفته‌شد. اجرای قانون به‌تدریج در اختیار اس‌اس قرار گرفت و بسیاری از سازمان‌های اس‌اس عملاً به سازمان‌های دولتی تبدیل شدند.
بیش از هشتاد درصد تحقیقاتی که در دانشگاه‌های ایران انجام می‌شود عملاً هیچ کاربردی در بخش صنعت ندارند.
و جاء اعرابی الی رسول اللَّه (ص) فقال: یا رسول اللَّه! علّمنی عملا یدخلنی الجنّة. قال: «اعتق النّسمة و «فکّ» الرّقبة». قال: أ و لیسا واحدا؟ قال: «لا عتق النّسمة عن تفرّد بعتقها و «فکّ» الرّقبة ان تعین فی ثمنها»، فعلی هذا «فکّ» الرّقبة الاعانة فی مال الکتابة.