طوقی

لغت نامه دهخدا

طوقی. [ طَ / طُو ] ( ص نسبی ) منسوب بطوق. طوقدار. || ( اِ ) قسمی انار.

فرهنگ فارسی

منسوب بطوق یا قسمی انار

فرهنگستان زبان و ادب

{cervical} [پزشکی-دندان پزشکی] ویژگی آنچه به طوق یا خط طوقی دندان مربوط می شود

جمله سازی با طوقی

💡 داغی نه بر جبین و پرستار او قلوب طوقی نه برگلوی وگرفتار او رقاب

💡 در آن مجمع نمود از ذوق شوقی که شد در جان هر یک همچو طوقی

💡 چو قمری همی نالد و همچو او ز گردنش طوقی به گردنش بر

💡 طوقیست نعل رخش تو برگردن ینال تاجیست خاک راه تو بر تارک تکین

💡 طوقی ز برای من کند ساز سازد به غلامیم سرافراز

💡 طوقی ز منت او هر مه ز ماه نو بر چشم خلق عرضه دهد چرخ چنبری