صریر به معنای صدای خفیف و نرم است که معمولاً از حرکت یا اصطکاک اشیاء ایجاد میشود. این واژه بیشتر در ادبیات فارسی به کار میرود و میتواند به صداهایی اشاره کند که از حرکات ملایم، مانند صدای چرخش یک در یا صدای نرم یک قلم بر روی کاغذ، ناشی میشود. صریر همچنین میتواند به معنای صدای نازک و ظریف نیز استفاده شود و در برخی متون ادبی به عنوان توصیفی شاعرانه از صداهای لطیف به کار میرود.

صریر
لغت نامه دهخدا
صریر. [ ص َ ] ( ع مص ) فریاد کردن و بانگ سخت برآوردن. || بانگ زدن گوش کسی از باعث تشنگی. || سرمازده شدن گیاه. ( منتهی الارب ). || جرست کردن قلم و در و پالان شتر و محمل و آنچه بدان ماند. ( مصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || ( اِ ) بانگ قلم. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). آواز قلم که بوقت نوشتن برآید. ( غیاث اللغات ):
گفت آن قصب که با نیرو بود دبیران دیوان را شاید که قلم بقوت رانند تا صریر آرد و نبشتن ایشان را حشمت بود. ( نوروزنامه )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] آواز، صدا.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) فریاد کردن بانگ سخت بر آوردن. ۲ - ( اسم ) آواز قلم به وقت نوشتن. ۳ - آواز آب دوک در ( به وقت باز کردن و بستن ) ملخ نعلین.
فرهنگ اسم ها
معنی: آواز، صدا، ( در قدیم ) صدایی که از قلم در وقت نوشتن ایجاد می شود، صدایی که از در هنگام باز و بسته شدن بر می خیزد
ویکی واژه
آواز قلم به وقت نوشتن.
جملاتی از کلمه صریر
چو وزد نسیم کویش که رود پی مسیحا؟ چو رسد صریر پایش که زند دم از اغانی؟
ز آشوب صریرش دل کونین برآشفت نای قلم نغمه گشا تنگ بگیرم
نگار نامهٔ او کارساز محتاج است صریر خامهٔ او دستگیر مسکین است
صریر خامه ام در طاق هفتم آسمان یابی صفیر ناله ام را گوشوار عرشیان بینی
گر رای صائب تو علاج جهان کند بیمار خامه هم نکند نالۀ صریر
گل از شاخ اورنگی آرد به زیر ز کیخسروی نغمه سازد صریر