شایان

اسم پسرانه شایان دارای معانی زیبا و عمیقی است که به شرح زیر می‌باشد:

سزاوار، درخور و شایسته: شایان به معنای کسی است که شایستگی و لیاقت دارد و به خوبی می‌تواند در موقعیت‌ها و شرایط مختلف عمل کند. این ویژگی نشان‌دهنده‌ی فردی است که به عنوان یک انسان با ارزش و با قابلیت‌های بالا شناخته می‌شود.

بسیار و فراوان: این معنا به توانایی و قابلیت‌های فرد اشاره دارد که می‌تواند در زمینه‌های مختلف به خوبی عمل کند و به اهداف خود برسد. این ویژگی نشان‌دهنده‌ی پتانسیل بالای فرد در دستیابی به موفقیت و پیشرفت است.

ممکن و مقدور: این بخش به این معنا اشاره دارد که فرد می‌تواند به خواسته‌ها و آرزوهای خود دست یابد و در مسیر زندگی خود موفق باشد. این ویژگی به او این امکان را می‌دهد که در مواجهه با مسائل و موانع، با اعتماد به نفس و اراده قوی پیش برود.

لغت نامه دهخدا

شایان. ( نف ) صفت فاعلی از شایستن یا شاییدن. بمعنی شاینده. لایق وسزاوار و درخور. ( برهان قاطع ). لایق و سزاوار. ( فرهنگ جهانگیری ). سزاوار. ( آنندراج ). شایسته. ( فرهنگ رشیدی ). شایسته و درخور. ( فرهنگ نظام ). شایگان و سزاوارو لایق و شایسته و مناسب و پسندیده و درخور. ( ناظم الاطباء ). اندرخورد. ازدر. درخور. زدر. فراخور. ( از شرفنامه منیری ). زیبا. ( شرفنامه منیری ):
کسی را جز از تو نخوانند شاه
که شایان تاجی و زیبای گاه.فردوسی.سرو را طارم ازرق در و درگاه تو باد
کمر جوزا شایان کمرگاه تو باد.سیدحسن غزنوی.بدشواریت یار شایان بود
به آسانیت خود فراوان بود.امیرخسرو.کاشکی از من فراغی حاصل آمدی و کاری را شایان توانمی برد. ( کلیله و دمنه ).
گل که شایان باد بود رسید
آمدن وعده داده بود رسید.محمدبن نصیر.اینکه کلمه را به معنی بسیار خوب و بسیار اعلی و نظایر آن به کار می برند، غلط است. ( یادداشت مؤلف ). || مخفف شایگان. هر چیز خوب، خواه لایق پادشاه باشد و خواه امرا. ( برهان قاطع ). هر چیز خوب که لایق پادشاه و جز آن بود. ( ناظم الاطباء ). || ممکن. که در مقابل واجب باشد. ( برهان قاطع ). این کلمه در پارسی باستان ترجمه لفظ ممکن الوجود است زیرا که واجب را بایست گویند و ممتنع را نابایست خوانند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). ممکن ضد واجب. ( ناظم الاطباء ). || روا که بعربی جایز گویند. ( برهان قاطع ). روا و جایز و شرعی و موافق شرع و مباح مقابل حرام. ( از ناظم الاطباء ). || مقدور. || حادث و عارض. || مفت و رایگان. ( ناظم الاطباء ). اما سه معنی اخیر جای دیگر دیده نشد.

فرهنگ معین

(ص فا. ) سزاوار، شایسته.

فرهنگ فارسی

شایستن، سزاوار، لایق، درخور، شایاهم میگویند
( صفت ) شایسته لایق سزاوار. یا شایان تامل. سزاوار دقت در خور توجه و تفکر. یا شایان توجه. شایسته دقت.

فرهنگ اسم ها

اسم: شایان (پسر) (فارسی) (تلفظ: šāyān) (فارسی: شايان) (انگلیسی: shayan)
معنی: سزاوار، درخور، شایسته، ( اسم فاعل از شایستن )، ( به مجاز ) بسیار، فراوان، ممکن، مقدور

جملاتی از کلمه شایان

علت طرح شدن این نظریه را می‌توان این دانست که نظریه از خود گذشتگی متقابل، تنها می‌تواند آن دسته از رفتارهایی را که منجر به کسب سود در آینده می‌شوند توجیه کند؛ بنابراین در شرایطی که جبران یا تلافی در کار نباشد، این نظریه در توجیه ایثارناکام می‌ماند. شایان ذکر است که «ازخودگذشتگی» در اینجا به مفهومی فراتر از معنی لغوی خود اشاره دارد که این مفهوم در ادامه این مقاله برای خواننده روشن‌تر خواهد شد.
شایان ذکر است این پروفسور بزرگ جهان هم اکنون 47 سال دارد وتا کنون به هیچ مذهبی اعتقاد نداشته ولاییک بوده است ولی اکنون شیعه شده است وبه خاطر ارادت به امام جعفر صادق (ع) بنیانگذار مذهب جعفری اسم جعفر را برگزیده وپروفسور نوویکوف هم اکنون پروفسور جعفر نام دارد.