سینه باز

ویکی واژه

جامه‌ای که قسمت بر ابر سینة پوشنده گشاده باشد.
دو رنگ، ابل

جمله سازی با سینه باز

درم درم شده روی زمین چو پشت پلنگ شکن شکن شده آب شمر چو سینه باز
چو سینه بازشکافی در او نبینی هیچ که تا زنخ نزند کس که او کجا سازد
مرا به شادی رویش به سینه باز آمد دلی که مرده و زنده نبود ازو اثرم
هوا بسینه بازان خلخی ماند زمین به پشت پلنگان بربری ماند
چاک اگر از الف زخم شود سینه باز تیغ آن غمزه بیباک چه پروا دارد؟
بره چون نیست این زمان موجود دم ماهی خوش است و سینه باز