سراب

سراب

سراب یک پدیده طبیعی است که به‌طور عمده در مناطق بیابانی و خشک ظاهر می‌شود. این پدیده زمانی شکل می‌گیرد که نور خورشید از روی زمین داغ منعکس می‌شود و در اثر شکست نور در لایه‌های مختلف هوا، تصویر نادرستی از آب یا سطح آب ایجاد می‌شود. این اثر نوری باعث می‌شود که افراد در دوردست، آب را مشاهده کنند در حالی که در حقیقت هیچ آبی وجود ندارد. عوامل متعددی بر وقوع سراب تأثیر دارند که از جمله آنها می‌توان به دما، رطوبت و شرایط جوی اشاره کرد. در روزهای گرم و خشک، تغییرات دما در لایه‌های مختلف هوا شدت می‌گیرد و این امر موجب شکست نور می‌شود. همچنین، سطح زمین باید به‌گونه‌ای باشد که توانایی انعکاس نور را داشته باشد تا سراب به‌درستی شکل بگیرد.

لغت نامه دهخدا

( سرآب ) سرآب. [ س َ ] ( اِ مرکب ) آنچه در ایام گرما مسافر تشنه را بتابش آفتاب ریگ صحرا از دور چون آب نماید. و گاهی در شب ماهتاب نیز همچنین می نماید. ( غیاث ). زمین شوره را گویند، در آفتاب میدرخشد و از دور به آب میماند. ( برهان ) ( آنندراج ). و بعضی گویند بخاری باشد آب نما که در بیابانها نماید. ( برهان ). زمین شورستان که در میانه روز از دور همچون آب نماید. ( اوبهی ). گوراب. ( تفلیسی ) ( مجمل اللغة ). گوراب و آن را در نیم روزان بینند. ( مهذب الاسماء ) ( دهار ). یلمع. ( دهار ). کتیر. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی )

فرهنگ معین

( سرآب ) ( ~. ) (اِمر. ) ۱ - سرچشمه. ۲ - جایی که آب از رودخانه به جوی می آید.
(سَ ) [ ع. ] (اِ. ) زمین صاف و هموار که در اثر گرمای زیاد، از فاصلة دور به نظر آب می نماید.

فرهنگ عمید

تصویری موهوم که در روز و روی سطح افقی به دلیل انعکاس نور بر لایه ای از هوای رقیق شدۀ نزدیک به سطح زمین تشکیل می شود: دور است سر آب در این بادیه هشدار / تا غول بیابان نفریبد به سرابت (حافظ: ۴۸ ).
باغ و زمینی که نزدیک آب و سرچشمه یا ابتدای نهر و رودخانه باشد.

فرهنگ فارسی

۱ - شهرستانی است در آذربایجان شرقی (استان سوم ) در مغرب شهرستان تبریز در منطقه کوهستانی و جلگه و مانند دهلیزیست که بین دو رشته جبال سبلان از شمال و بزگوش از جنوب محدود میشود. هوای شهرستان در منطقه جلگه معتدل و در منطقه کوهستانی سردسیر است. آب مشروبی و مزروعی از چشمه و رودهای محلی و دامنه های جنوبی سبلان و دامنه های شمالی بزگوش تامین میگردد. شهرستان مزبور از دو بخش زیر تشکیل میشود: بخش مرکزی دارای ۱۴۹ آبادی و ۱٠۶۹۷۵ تن سکنه آلان براغوش دارای ۳۳ آبادی و ۱۷۷۱٠ تن سکنه و خود شهرستان ۱۲۲۵۳۲ تن سکنه دارد. ۲ - بخش مرکزی شهرستان سراب که از شمال بکوه سبلان از جنوب بکوه بزگوش از مشرق بشهرستان اردبیل و از مغرب به بخش آلان براغوش و بستان آباد محدود است. کوهستانی سردسیر و از ۷ دهستان تشکیل شده جمعا ۱۱۶ آبادی و ۱٠۶۹۷۵ تن جمعیت دارد که با سکنه خود شهر سراب بالغ بر ۱۲۱۷۹٠ تن میباشد. ۳- شهریست مرکز شهرستان سراب واقع در ۱۲۴ کیلومتری مشرق شهر تبریز در جلگه و مسیر شوسه تبریز به اردبیل جمعیت آن حدود ۱۸۳۶۱ تن میباشد. دارای کارخانه برق و کارخانه آرد سازی و مسجد جامع آن از بناهای تاریخی است.
 

فرهنگستان زبان و ادب

{mirage} [فیزیک] تصویر ناشی از خم شدن و بازتاب نور در لایه های گرم هوایی که دارای چگالی های متفاوت است

جملاتی از کلمه سراب

آمده چون تشنه با نزدیک آب باز گشته کرده روی اندر سراب
تو شمع مجلس انسی، متاب روی از من تو عین آب فراتی مده فریب سراب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم