سانح
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
۱ - امری که برای انسان روی دهد ( اعم از خیر و شر ) واقعه جمع سوانح. ۲ - انسان یا جانوری که از سمت راست شخص بر آید مقابل بارح. توضیح: عرب سانح را به فال نیک و بارح را به فال بد میگرفت. ۳ - حالهایی که پس از سلوک اهل وصول را حاصل شود.
ویکی واژه
سوانح.
انسان یا جانوری که از سمت راست شخص برآید. مق بارح. (?~سانحه (نِ حَ یا حِ)
واقعه، رویداد.
جمله سازی با سانح
منصور صفری یکی ااز فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی همدان نیز در این سانحه بود در گذشت.
نیروی هوایی آمریکا تا سال ۱۹۶۸ که اف-۱۰۰ دی را از رده خارج کرد ۵۰۰ فروند از این هواپیما را در سانحه از دست داده بود.
در یک مهمانی بازیگران، کمبل مست کرده بود و در حالی که در ساعت ۴ صبح با خودروی خود به سوی منزل در حال رانندگی بود، دچار سانحه شد و جان باخت.
همسر بیوه پرکینز نیز در جریان حملات ۱۱ سپتامبر در سانحه هوایی پرواز شماره ۱۱ آمریکن ایرلاینز کشته شد.
ابوالحسن اصفهانی در اثر سانحهای به زمینخورد و پس از بازگشت به کاظمین در شب نهم ذیحجه ۱۳۶۵ در ۸۱ سالگی درگذشت و در حرم علی بن ابیطالب دفن شد.
آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوانترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا بود که این عنوان را کسب کرده بود. همچنین کامو در بین برندگان نوبل ادبیات، کمترین طول عمر را دارد و دو سال پس از بردن جایزهٔ نوبل در یک سانحهٔ تصادف درگذشت.