زورآوری

واژه‌ی زورآوری مصدری مرکب از دو جزء زور و آوری است که در مجموع به‌صورت حامص به کار می‌رود. این ترکیب در لغت به معنای زورمندی، نیرومندی، پهلوانی و برتری در قوّت و توان است. بر پایه‌ی یادداشت‌های مرحوم دهخدا و نیز فرهنگ فارسی معین، این واژه بر دارا بودن قدرت و غلبه دلالت دارد و در متون کهن فارسی، همچون گلستان سعدی، نمونه‌های روشنی از کاربرد آن دیده می‌شود.

در متون ادبی و تاریخی فارسی، نه تنها به توان بدنی اشاره دارد، بلکه گاه در مفهوم تسلط و چیرگی در عرصه‌های گوناگون نیز به کار رفته است. برای نمونه، در بیتی از گلستان آمده است: استاد را به زورآوری بر من دست نبود که نشان‌دهنده‌ی اعتراف به ناتوانی در برابر قدرت و برتری طرف مقابل است. این واژه بار معناییِ عمیقِ غلبه و تفوّق را در خود دارد و در ادبیات پهلوانی و حماسی ایران نیز جایگاه ویژه‌ای دارد.

امروزه نیز این واژه در زبان معیار و رسمی فارسی، با حفظ همان بار معنایی گذشته، به‌کار می‌رود و بر داشتن توانایی و قوّت زیاد در انجام کاری دلالت می‌کند. رعایت دقیق املای فارسی و استفاده از نیم‌فاصله در نوشتار آن به‌صورت زورآوری از اصول مهم نگارش استاندارد است. بنابراین، زورآوری مفهومی فراتر از زور فیزیکی صرف را در بر می‌گیرد و بر مجموعۀ توانمندی‌های مادی و معنوی فرد یا گروه دلالت دارد.

لغت نامه دهخدا

( زورآوری ) زورآوری. [ وَ ] ( حامص مرکب ) زورمندی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). زورمندی. نیرومندی. پهلوانی. ( فرهنگ فارسی معین ). قوت و طاقت و نیرو و زبردستی و غلبه. ( ناظم الاطباء ): استاد را به زورآوری بر من دست نبود. ( گلستان ).
با همه زورآوری و مردی و شیری
مرد ندانم که از کمند تو جسته ست.سعدی.شکرانه زورآوری روز جوانی
آن است که قدر پدر پیر بدانی.سعدی.نه هرکه دعوی زورآوری کند با ما
به سر رود که سعادت به پهلوانی نیست.سعدی.چو با زورمندان فتد داوری
گریزندگی به که زورآوری.امیرخسرو.رجوع به زور و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ معین

( زورآوری ) (وَ )(حامص. )نیرومندی، پهلوانی.

فرهنگ عمید

( زورآوری ) زورمندی، نیرومندی.

فرهنگ فارسی

( زور آوری ) زورمندی نیرومندی پهلوانی.

ویکی واژه

نیرومندی، پهلوانی.

جمله سازی با زورآوری

زین سرکشان که دعوی زورآوری کنند شاخ غرور رانشکسته است هیچ کس
نه هر که دعوی زورآوری کند با ما به سر برد، که سعادت به پهلوانی نیست
یکی پنجهٔ آهنین راست کرد که با شیر زورآوری خواست کرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس خل
کس خل
کیری
کیری
ارین
ارین
سلیم
سلیم