رانت به معنای کسب درآمد یا منفعت بدون تلاش و زحمت معین است و معمولاً از طریق ارتباطات غیررسمی و غیرقانونی به دست میآید. این پدیده در جوامع مختلف به طرق گوناگون مشاهده میشود و میتواند تأثیرات منفی و مثبت بر روی اقتصاد و جامعه داشته باشد. در واقع، رانت میتواند به وجود آمدن نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی منجر شود، زیرا افرادی که به منابع خاصی دسترسی دارند، میتوانند از مزایای بیشتری بهرهمند شوند. این موضوع در بسیاری از کشورها به ویژه در زمینههای اقتصادی و سیاسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مفهوم، که به معنای سوءاستفاده از موقعیتهای ویژه برای کسب درآمد است، اغلب به فساد اداری و ناکارآمدی در سیستمهای اقتصادی منجر میشود. در عوض، در برخی مواقع، رانت میتواند به عنوان یک ابزار برای حمایت از صنایع نوپا یا ایجاد فرصتهای شغلی جدید در نظر گرفته شود. این امر به ویژه در کشورهای در حال توسعه میتواند به تحریک رشد اقتصادی کمک کند. با این حال، باید توجه داشت که رانتخواری به طور کلی به نفع جامعه نیست و میتواند به تضعیف نهادهای اجتماعی و اقتصادی منجر شود. لذا، مدیریت صحیح و شفافیت در فرآیندهای اقتصادی و اداری از اهمیت بالایی برخوردار است تا از سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری شود و به ایجاد فضایی عادلانهتر و کارآمدتر کمک کند.
رانت
فرهنگ معین
دانشنامه آزاد فارسی
اضافه درآمد یک عامل تولید نسبت به درآمد همان عامل در شرایط رقابت کامل. رانت در واقع دریافتیِ حاصل از فعالیت های غیرمولد است و منظور از رانتِ اقتصادی، درآمد بادآورده ای است که از انتقال درآمد دیگران به خود حاصل می شود. در مفهوم عامیانه، رانت همان سود بادآورده ای است که کسب درآمد نه از طریق مشارکت عامل تولید در فعالیت تولیدی، بلکه به واسطۀ داشتن قدرت سلب اختیار از دیگران امکان پذیر شده است. وجود رانت در هر نظام اقتصادی به معنای تخصیص غیربهینۀ منابع و ناعادلانه بودن نظام اقتصادی است که مانع از رشد و توسعۀ اقتصادی می شود. مهم ترین عامل بازدارنده از رانت جویی و رانت خواری، اخلاقیات، ایدئولوژی و مسائل عقیدتی است و به موازات آن اقداماتی از قبیل کاهش مداخلۀ مستقیم دولت در فعالیت های اقتصادی، افزایش نقش ارشادی و نظارتی دولت در اقتصاد، حذف امتیازات خاص اعطا شده به برخی اشخاص، برقراری سیستم مالیاتی کارآمد، و ایجاد واحدهای تنظیم مقررات مستقل.
ویکی واژه
جملاتی از کلمه رانت
به من یک روزه هجرانت نه آن کرد که در صد سال شرح آن تواند کرد
گر تن شودم خاک ز هجرانت چه باکست چون جان مرا هر نفسی با تو وصالیست
خود را سبک مکن که به میزان اعتبار هر کس سبک شود، به نظرها گرانترست