ذکی

ذکی به عنوان یک مفهوم کلیدی در ادبیات و فرهنگ، به قابلیت فرد در درک و تحلیل مسائل مختلف اشاره دارد. این ویژگی به شخص این امکان را می‌دهد که به سادگی به جزئیات توجه کند و از آن‌ها نتیجه‌گیری‌های منطقی نماید. افراد ذکی معمولاً توانایی بالایی در حل مسائل و تصمیم‌گیری‌های سریع دارند. در حقیقت، ذکی نه تنها به معنای هوش یا ذکاوت است، بلکه شامل عواطف و توانایی‌های اجتماعی نیز می‌شود. این افراد می‌توانند به راحتی احساسات دیگران را درک کنند و از این درک برای برقراری ارتباط مؤثرتر بهره‌برداری کنند. در سطح اجتماعی، این ویژگی به فرد کمک می‌کند تا در تعاملات خود موفق‌تر باشد و در محیط‌های مختلف جایگاه بهتری پیدا کند. به طور کلی، ذکی به عنوان یک صفت مثبت در نظر گرفته می‌شود که می‌تواند در زندگی شخصی و حرفه‌ای فرد تأثیرات قابل توجهی داشته باشد. این ویژگی می‌تواند به ارتقاء کیفیت زندگی و موفقیت در زمینه‌های مختلف کمک کند.

لغت نامه دهخدا

ذکی. [ ذَ کی ی ] ( ع ص ) مرد تیزخاطر. دل تیز.( مهذب الاسماء ). تیزدل. زیرک. ( دهار ). تیزطبع. ( غیاث اللغات ). المعی. هوشیار. هوشمند. تیزهوش. زودیاب. تیزیاب. تیزویر. ج، اذکیاء. مقابل بلید:
والا وجیه دین که سپهدار شرق و چین
فخر آرد از تو نائب فرزانه ذکی.سوزنی.این چنین کس گر ذکی مطلق است
چونش این تمییز نبود احمق است.مولوی.|| تیزبوی. تندبوی. بلندبوی. ( منتهی الارب ). مسک ذکی؛ مشک تیزبوی. || مذبوح. ذبیح. گلوبریده.

فرهنگ معین

(ذَ ) [ ع. ] (ص. ) ۱ - زیرک، هوشیار. ۲ - تند - بوی.

فرهنگ عمید

زیرک، تیزهوش، هوشیار.

فرهنگ فارسی

مردزیرک، تیزهوش، هوشیار
( صفت ) ۱ - مرد تیز خاطر زیرک تیز طبع هوشیار. جمع اذکیائ. ۲ - تیز بوی تند بوی.

ویکی واژه

زیرک، هوشیار.
تند - بوی.

جملاتی از کلمه ذکی

بعد حمد حق و درود نبی نیست پوشیده بر ذکی و غبی
گفتمش ای کاش بودی ابن جوزی در حیات تا که نامت ثبت کردی در کتاب الاذکیا
این چنین کس گر ذکی مطلقست چونش این تمییز نبود احمقست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم