دسترس

کلمه دسترس به معنای قابلیت دستیابی یا امکان رسیدن به چیزی است. این واژه به حالتی اشاره دارد که فرد یا گروهی می‌تواند به یک مکان، منبع، اطلاعات یا خدمات خاصی دستیابی پیدا کند.

به‌عنوان مثال

دسترس به اطلاعات: به معنای امکان دستیابی به داده‌ها یا اطلاعات مورد نیاز است.

دسترس به مکان‌ها: به معنای اینکه آیا یک مکان به راحتی قابل دستیابی است یا خیر. مثلاً اگر بگوییم این مرکز خرید در دسترس عموم است، یعنی مردم به راحتی می‌توانند به آنجا بروند.

این کلمه می‌تواند به جنبه‌های مختلفی مانند فیزیکی، اجتماعی یا اطلاعاتی اشاره کند و نشان‌دهنده سهولت یا دشواری در دستیابی به موارد مختلف است.

لغت نامه دهخدا

دسترس. [ دَ رَ / رِ ] ( اِمص مرکب ) دسترسی.قدرت و توانگری. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( شرفنامه منیری ). قوت و توانائی و قدرت. ( ناظم الاطباء ). توان. استطاعت. ( آنندراج ). قدرت. توانائی. دستگاه. توفیق. امکان. ( آنندراج ). مقدور. تیسر. بسطت. هرآنچه در قوه شخص یا درخور آن باشد. ( ناظم الاطباء ). استیلا. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). آنچه حصول وی آسان بود. ( کلمه با بودن و نبودن و داشتن و نداشتن صرف شود )

فرهنگ معین

(دَ. رِ یا رَ ) (اِ. ) توانایی، توانمندی.

فرهنگ عمید

۱. چیزی که دست به آن برسد و دست یافتن به آن آسان باشد.
۲. (اسم مصدر ) دسترسی، دست یافتن.

فرهنگ فارسی

چیزی که دست به آن برسدودست یافتن به آن آسان باشد
۱ - قدرت توانایی. ۲ - ( صفت ) آنچه که دست بدان رسد. ۳ - انچه که حصول آن آسان باشد.
دسترسی قدرت و توانگری قدرت توانائی

ویکی واژه

توانایی، توانمندی.

جملاتی از کلمه دسترس

نیکویی کن چون که ترا دسترس است کاین عالم یادگار بسیار کس است
چون ترا بر هر چه خواهی داد ایزد دسترس پایمردی کن بلطف ابن یمین را دست گیر
بس کن این گفت خیال است مشو وقف خیال چونک هستت به حقیقت نظر و دسترسی