کلمه اثافی به معنای واقعی و حقیقی در زبان فارسی به کار میرود و به طور خاص به چیزهایی اشاره دارد که به صورت واقعی وجود دارند و دارای تاثیرات ملموس و قابل مشاهده هستند. این کلمه معمولاً در مباحث علمی، اجتماعی و فلسفی مورد استفاده قرار میگیرد و به نوعی به اعتبار و واقعیت موضوعات مختلف اشاره دارد. در زندگی روزمره، استفاده از این واژه میتواند به ما کمک کند تا به جنبههای واقعی و عینی مسائل توجه بیشتری داشته باشیم و از تحلیلهای سطحی و غیرواقعی دوری کنیم. در دنیای امروز که اطلاعات به راحتی در دسترس است، درک و شناخت مفاهیم حقیقی و اثرگذار اهمیت ویژهای دارد. بنابراین، توجه به این کلمه میتواند ما را در مسیر درک بهتر واقعیتها و تصمیمگیریهای صحیح یاری دهد. این کلمه به نوعی یادآور ضرورت پیوند بین نظریه و عمل است و ما را به تفکر عمیقتر در مورد مسائل موجود تشویق میکند.
اثافی
لغت نامه دهخدا
- ثالثةالاثافی؛ سیم پایه دیگپایه که بر بلندی طبیعی از زمین نهند و آن پاره سنگ پیوسته به تل و پشته است که در پهلوی آن دو سنگ دیگر نهاده و دیگ بر آن نهند.
- || سرفتنه. مبداء فساد که فتنه نمی خیزد جز از او.
- امثال:
رماه اﷲ بثالثةالأثافی؛ ای بالجبل، والمراد بداهیة.
|| جماعت مردم. || عدد بسیار. || ( اِخ ) نام چند ستاره است مقابل رأس القدر. ( منتهی الارب ). شلیاق. نام دیگر صورت فلکی قیقاوس. ( مفاتیح خوارزمی ).
اثافی. [ اَ/اَ فی ی ] ( اِخ ) سه پشته در حدود خوارزم، در جهت مرو و بخارا. ( الجماهر بیرونی ).
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
جمع اثیفه به معنی پایه دیگدان، سه پایه، اجاق، نام چندستاره مقابل راس القدر، شلیقان
( اسم ) جمع: اثفیه پای. دیگدان سه پایه دیگدان اجاق.
جملاتی از کلمه اثافی
و قربت و مکانت او بر نزدیکان شیر گران آمد؛ در مخاصمت او با یکدیگر مطابقت کردند و روزها در آن تدبیر بودند الی ان رموه بثالثه الاثافی. یکی را پیش کردند تا قدری گوشت که شیر از برای چاشت خویش را بنهاده بود بدزدید و در حجره شگال پنهان کرد.