واژهی حرفشنو، از منظر لغوی به معنای کسی است که به سادگی تحت تأثیر گفتار دیگران قرار میگیرد و به آن عمل میکند. این ویژگی رفتاری، در بافتهای مختلف اجتماعی، میتواند معانی و بار ارزشی متفاوتی یابد. در فرهنگ لغت، این واژه به فردی اشاره دارد که دهنبین است و دیدگاه و تصمیماتش به سرعت تحت نفوذ کلام دیگران قرار میگیرد. این رویکرد، به ویژه در مورد بزرگسالان، اغلب با بار معنایی منفی همراه است و به عنوان یک ویژگی ناپسند تلقی میشود؛ چرا که از فقدان استقلال فکری و قدرت تحلیل مستقل حکایت دارد.
اما همین صفت حرفشنو در مورد کودکان، معنایی کاملاً مثبت و ستایشآمیز به خود میگیرد. برای مثال، عبارت بچه حرفشنو بیانگر فرزندی است که مطیع، فرمانبردار و تربیتپذیر است. در این زمینه، حرفشنوی نه تنها مذموم نیست، بلکه به عنوان یک فضیلت و نشانهای از تربیت صحیح و آمادگی کودک برای یادگیری و پذیرش هنجارهای اجتماعی و خانوادگی محسوب میشود. کودک حرفشنو، به نوعی سربهراه و آمادهی هدایتپذیری است که این امر برای فرآیند رشد و جامعهپذیری او ضروری است.
به طور کلی، میتوان نتیجه گرفت که ارزشگذاری صفت حرفشنو به شدت وابسته به سن و موقعیت فرد در جامعه است. در حالی که برای یک بزرگسال، این ویژگی میتواند نشانهای از ضعف شخصیتی و عدم استقلال فکری باشد و او را در معرض سوءاستفاده قرار دهد، برای یک کودک، زمینهساز آموزش، تربیت و در نهایت، همسازی با محیط اجتماعی است. این تفاوت در معنا و ارزش، پیچیدگیهای زبان فارسی و بستر فرهنگی آن را در درک و تحلیل ویژگیهای شخصیتی به خوبی نشان میدهد.