آب فسرده

آب فسرده

آب منجمد: در ساده‌ترین معنا، آب فسرده به آب تبدیل‌شده به یخ اشاره دارد؛ مایعی که دما آن به زیر صفر رسیده و به حالت جامد درآمده است. این حالت نشان‌دهنده سکون، سردی و توقف جریان طبیعی آب است.

شیشه و بلور: به صورت استعاری، آب فسرده می‌تواند به شفافیت و شکنندگی شیشه یا بلور نیز اشاره کند. در این نگاه، مفهوم، سردی و صلابت ظاهری است، چیزی که می‌توان آن را دید اما لمس کردنش حس شکنندگی و فاصله ایجاد می‌کند.

شمشیر و خنجر: در لایه‌ای نمادین، آب فسرده به سردی و برندگی شمشیر یا خنجر نیز تشبیه می‌شود. این تعبیر بیشتر حالت تهدیدآمیز، خنک و فاصله‌گذار دارد؛ چیزی که ظاهر آرام دارد اما توانایی برش و اثرگذاری قوی را در خود نهفته دارد.

فرهنگ معین

( آب فسرده ) (بِ فَ یا فِ سُ دِ ) (اِمر. ) ۱ - یخ، برف. ۲ - شیشه. ۳ - بلور. ۴ - خنجر.

فرهنگ فارسی

( آب فسرده ) ( اسم ) ۱- آب منجمد. ۲- شیشه ۳- بلور. ۴ - شمشیر. ۵ - خنجر.

ویکی واژه

یخ، برف.
شیشه.
بلور.
خنجر.

جمله سازی با آب فسرده

در آب فسرده آتش سیال است در درج بلور لعل کانست روان
آب فسرده گوی ز نخدان تو شده ست پشتم همیشه با خم چوگان و گوی توست
چو آب فسرده یکی آتشست او که یاقوت حل کرده باشد دخانش
آب فسرده چو سیم باز چو سیماب شد باد بهاری بجست زهرهٔ وی آب شد
دلگرمی طاعت رود از اشک ریا از آب فسرده، دیگ از جوش افتد
اکنون که باد صبح گشاید نقاب گل آب فسرده را ز چه سازی نقاب می
اگر نه آب فسرده ست و باد سرد شده بدین قصیده نیاید مرا به کار آتش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال کارت فال کارت فال پی ام سی فال پی ام سی فال امروز فال امروز