تطور در زبان به معنای تغییر و تنوع است و بهطور کلی به نظریه فرگشتگرایی زیستی موجودات زنده در میان فلاسفه اشاره دارد. این نظریه در قرن هجدهم میلادی بهطور جدیتری توسط شخصیتهایی چون رژ لویی بوفون و لامارک و همچنین در کتاب منشأ انواع اثر چارلز داروین در زمینه علوم طبیعی مطرح شد و به نام نظریه فرگشت شناخته میشود. افلاطون نخستین اندیشمندی است که نظریاتی مرتبط با فرگشت ارائه داده است. او به تکرار ابدی سلسلههای بینهایتی از دورههای مشابه در عالم ظاهر اعتقاد داشت. در این سلسلهها، هر مرحله از یک مبدأ یکتا نشأت میگیرد و هر مرحله در زیر مرحله بعدی قرار دارد؛ با این حال، او به تغییر موجودات اعتقادی نداشت.
تطور
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) نظریه ای دربارۀ تکوین، ارتقا، و تکامل جانداران و گیاهان که طبق آن نخستین موجودات جاندار از نوع واحد بوده و بنابر قوانین طبیعی در طی میلیون ها سال تنوع پیدا شده و نوع های مختلف به مرور زمان تکامل یافته و به صورت جانداران کنونی درآمده اند.
فرهنگ فارسی
۱-( مصدر ) گونه گونه شدنگوناگون گشتن حال بحال شدن. ۲ - ( اسم ) گوناگونی. جمع: تطورات.
دانشنامه آزاد فارسی
ویکی واژه
گونهگون شدن، دگرگونی یافتن، دگرگون شدن.
گونهگون شدن، حال به حال شدن، دگرگون شدن.
جملاتی از کلمه تطور
تو را دل مستنیر از نور روح است تطورها ز نفس پرفتوح است
تطورهای نفس پر فتوحت کند امداد بر مصباح روحت
در مقام تطورات وجود برقع از رخ گشود، کثرت جود