واژۀ آهنی به عنوان صفت نسبی، به معنای منسوب به آهن یا ساختهشده از آهن است. این کلمه از ریشۀ آهن گرفته شده و با افزودن «ی» نسبت به آن ساخته میشود که بیانگر ارتباط یا انتساب به مادۀ مذکور است. این ساختار در دستور زبان فارسی برای ساختن صفات نسبی از اسامی، کاربرد بسیار دارد. در متون فنی، علمی و ادبی، از این صفت برای توصیف هر چیزی که از جنس آهن باشد یا ویژگیهای آن را دارا باشد، استفاده میگردد. برای نمونه، میتوان به عباراتی همچون ستونِ آهنی اشاره کرد که در مورد اخیر، به صورت مجاز برای بیان استحکام و پایداری به کار میرود. کاربرد این واژه با املای صحیح و رعایت نیمفاصله میان «آهن» و «ی» نسبی (آهنی) در نگارشهای رسمی و معیار، امری ضروری است. این دقت نه تنها به حفظ سلامت نوشتار کمک میکند، بلکه از سردرگمی در فهم معنا نیز جلوگیری خواهد نمود.
آهنی
لغت نامه دهخدا
میان من و او بایوان درست
یکی آهنی کوه گفتی برست.فردوسی.برافراشتم گرزسیصدمنی
برانگیختم باره آهنی.فردوسی.
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی، مجاز] نیرومند: برافراشتم گرز سیصدمنی / برانگیختم بارۀ آهنی (فردوسی۲: ۱۹۹ ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
در خارج از شیمی، «آهنی» به طور کلی به معنی «حاوی آهن» است. این کلمه از کلمه لاتین ( ferrum ) «آهن» گرفته شده است. فلزات آهنی شامل فولاد و آهن خام ( با میزان کربن چند درصد ) و آلیاژهای آهن با سایر فلزات ( مانند فولاد ضدزنگ ) است. «غیرآهنی» برای توصیف فلزات و آلیاژهایی که مقدار قابل ملاحظه ای آهن ندارند استفاده می شود.
اصطلاح «آهنی» معمولاً فقط در مورد فلزات و آلیاژها به کار می رود. در عوض از صفت آهن دار ( به انگلیسی: ferruginous ) برای اشاره به مواد غیر فلزی حاوی آهن استفاده می شود، مانند «آب اهن دار». یا به رنگ قهوه ای - نارنجی ( به انگلیسی: orangish - brown ) مشابه به رنگ زنگ زدن است.
جمله سازی با آهنی
به عشق آهنین بازو طرف شد عقل ازین غافل که گردد توتیا چون شیشه با سندان زند پهلو