آباد کردن

آماده‌سازی و بهینه‌سازی زمین برای کشاورزی شامل تأمین آب، هموار کردن و انجام اقدامات مشابه می‌باشد. این دشت‌ها قابلیت کشاورزی و آبادانی دارند و روس‌ها به طور مستمر در حال توسعه و آباد کردن این اراضی هستند. فرآیند آباد کردن به معنای ایجاد ساخت و ساز و بهبود شرایط زندگی در یک منطقه خاص است. با توجه به اهمیت منابع آبی و زمین‌های حاصلخیز، گام‌های مؤثری در جهت زراعت و افزایش تولیدات کشاورزی باید برداشته شود. این اقدامات نه تنها به بهبود معیشت کشاورزان کمک می‌کند، بلکه می‌تواند تأثیر مثبتی بر اقتصاد منطقه نیز داشته باشد. در نهایت، آبادانی زمین‌های زراعی به عنوان یک ضرورت در راستای تأمین امنیت غذایی و توسعه پایدار شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

( آباد کردن ) آباد کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) عمارت. عمران

فرهنگ فارسی

( آباد کردن ) ( مصدر ) ۱ - معمور کردن دایر کردن بر پا داشتن مقابل ویران کردن خراب کردن. ۲ - زراعت کردن کاشتن. ۳ - پر کردن ممتلی کردن. ۴ - بسامان کردن منظم ساختن. ۵ - مرفه کردن در رفاه داشتن. یا آباد کردن لشکر ( سپاه ) ساز و برگ و مواجب دادن بلشکریان.
عمارت عمران

ویکی واژه

آماده و مناسب کردن زمینی برای زراعت به وسیله فراهم کردن آب، مسطح کردن، و مانند آنها. این صحرا... قابل زراعت و آبادی است، روس‌ها آباد کرده و می‌کنند.‌«حاج سیاح»

جملاتی از کلمه آباد کردن

این روستا در گذشته ها ارمنی نشین بوده که بعد از کوچ ارامنه دو برادر به نام های مشهدی فرض الله و مشهدی نعمت که از اهالی روستای آوارسین بودند دوباره آنجا را آباد کردند مشهدی مهدی جعفرپور و محمود بهجت آوارسین از زمین داران بزرگ اسیران میباشند.
پس از آن اسپهبد در آباد کردن سرزمینش گام برداشت. در رابطه با طرز بنیان نهادن شهر سارویه، ابن‌اسفندیار چنین نگاشته که فرخان به شخصی به نام «باو» دستور داد که در مکان روستایی به نام «اوهر»، شهری بنا نهد. آن موضع بر جایگاهی بلند قرار داشته و دارای چشمه‌ساران فراوان بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم