بدعت

بدعت در زبان فارسی به معنای نوآوری یا ایجاد چیزی جدید است، اما در زمینه‌های دینی و مذهبی، به معنای ایجاد تغییرات یا نوآوری‌هایی در دین به کار می‌رود که بر اساس اصول و قواعد اصلی دین نیستند و به‌طور کلی ناپسند یا غیرمجاز تلقی می‌شوند.

ریشه واژه:

این واژه از ریشه بدع گرفته شده است که به معنای ایجاد چیزی جدید و غیرموجود است. در زبان عربی، بدع به معنای نوآوری و اختراع به کار می‌رود، اما در زمینه‌های دینی، معنای منفی‌تری پیدا می‌کند.

کاربرد در دین:

در متون دینی، این اصطلاح به اقداماتی اشاره دارد که در دین به‌عنوان ناپسند یا غیرمجاز شناخته می‌شوند. به‌عنوان مثال، اضافه کردن مراسم، آداب یا اعتقادات جدید به دین که در قرآن یا سنت پیامبر (ص) وجود ندارد، بدعت نامیده می‌شود. این مفهوم به‌ویژه در اسلام اهمیت زیادی دارد و بسیاری از علمای دین بر پرهیز از آن تأکید می‌کنند.

انواع:

بدعت‌ها می‌توانند به دو دسته تقسیم شوند:

اعتقادی: تغییرات در اصول و باورهای دینی.
عملی: تغییرات در شیوه‌های عبادت و آداب دینی.

نقد:

در بسیاری از مذاهب و فرقه‌ها، بدعت به‌عنوان یک عمل ناپسند و خطرناک تلقی می‌شود که می‌تواند به انحراف از دین و اصول آن منجر شود. به همین دلیل، علمای دین معمولاً بر ضرورت پایبندی به اصول و سنت‌های اصلی تأکید می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

بدعت. [ ب ِ ع َ ] ( ع، اِ ) بدعة. چیز نوپیدا و بی سابقه. آیین نو. رسم تازه. ( فرهنگ فارسی معین )

فرهنگ معین

(بِ عَ ) [ ع. بدعة ] ( اِ. ) نوآوری، به ویژه رسم یا آیین تازه ای که مورد پذیرش قرار نگرفته یا مخالف سنت پذیرفته شده باشد.

فرهنگ عمید

۱. چیز نوپیداشده که سابقه نداشته باشد.
۲. رسم و آیین نو.
۳. سنت تازه که برخلاف دستور دین جعل شود.

فرهنگ فارسی

چیز نو پیدا شده که سابقه نداشته باشد، رسم و آیین نو، سنت تازه که برخلاف دستور، دین جعل شود، جمع بدع
( اسم ) ۱ - چیز نو پیدا و بی سابقه نو ره آیین نو رسم تازه. ۲ - عقید. تاز. بر خلاف دین. جمع: بدع.

دانشنامه آزاد فارسی

بِدعَت (heresy)
هر عقیدۀ خلاف عقیدۀ سنّتی و رسمی، خاصه در دین. گنوسیان، آریوسیان، پلاگیوسیان، مونتانوسیان، اَلبیگاییان، والدوسیان، لالاردها، و آناباپتیست ها از گروه هایی بوده اند که کلیسای مسیحی آن ها را بدعت گذار شمرده است. بدعت در اصطلاح کلام اسلامی، پدیدآوردن رسم و آیین و باور تازه در زمینه های دینی معنی می دهد. این رسوم، نه فقط ریشه در قرآن و سنّت ندارد، بلکه گاه در تعارض پیدا و پنهان با آن است. پس از فوت پیامبر اکرم (ص) در میان صحابه و تابعین اصطلاح «بدعت» در مقابل «سنّت» پدیدار شد. از این رو، آنان رسم و آیین تازه ای که با قرآن و سنّت سازگار بود، بدعت حَسَنه و هدایت کننده و مخالف آن را بدعت سیّئه و گمراه کننده نامیدند. بدعت ها را براساس طبقه بندی و نام گذاری افعال به پنج قسم واجب، حرام، مستحب (مندوب)، مکروه و مباح نیز تقسیم کرده اند. در میان علمای سنّی و شیعه در تعریف بدعت و تعیین مصداق بدعت های حسنه و سیئه اختلاف نظر وجود دارد.

جملاتی از کلمه بدعت

از میان فرقه‌های اهل سنت، حنبلیان به شدت با مخالفان خود برخورد می‌کردند و معتقد بودند که آنچه در قران آمده‌است، باید بدون چون و چرا در معنای ظاهری ان مورد پذیرش قرار گیرد. این گروه تمام آنچه متکلمان در تعقل و مجادله در اصول دین انجام می‌دادند را بدعت می‌دانستند و معتقد بودند تا با بدعت‌ها باید مبارزه شوند و از همین جهت دوره کلام‌ستیزی اصحاب حدیث در سده‌های چهارم به بعد، به این صورت شکل گرفت.
در آن زمان آواکوم و عده ای دیگر این تغییرات را به شدت رد می‌کردند. آن‌ها این اصلاحات را نمودی از رسوخ فساد در کلیسای روسیه می‌پنداشتند، کلیسایی که در نظر آنان کلیسای حقیقی خدا بود. دیگر کلیساها نیز در مراسم مذهبی خود نزدیکتر به قسطنطنیه بودند. آواکوم استدلال می‌کرد که قسطنطنیه به دلیل همین این عقاید و اعمال بدعت آمیز بود که به دست ترکها افتاد.
برخلاف شماری چند از نامه‌های پولُس، نامه به افسسیان برای اصلاح عقیدهای نادرست یا مقابله با بدعت نوشته نشده‌است. هدف این رساله آن است که افق دید ایمانداران را درباره نقشه ازلی و ابدی خدا و فیض او گسترش دهد تا ایشان اهداف عالی خدا را برای کلیسایش بشناسند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم