ازا

این کلمه در زبان فارسی به معنای مقابل، برابر یا به ازای است. این کلمه معمولاً در متون علمی، فلسفی و حقوقی کاربرد دارد و به عنوان یک واژه فنی در بیان روابط نسبت‌ها و مقایسه‌ها استفاده می‌شود. به عنوان مثال، می‌توان از آن در محاسبات ریاضی یا در بیان تناسبات اجتماعی بهره برد. به طور خاص به زبان فارسی تعلق دارد و معادل‌های مشابهی در دیگر زبان‌ها وجود دارد. در زبان‌های عربی و انگلیسی، کلمات و عبارات متفاوتی برای بیان معانی مشابه به کار می‌روند. برای مثال، در زبان انگلیسی واژه for یا against با معانی نزدیک به ازا استفاده می‌شود. برای استفاده صحیح از کلمه ازا در جملات، باید توجه داشت که این کلمه معمولاً در موقعیت‌هایی به کار می‌رود که نیاز به بیان نسبت یا مقایسه باشد. به عنوان مثال: "این محصول به ازای هر واحد، کیفیت بالاتری دارد. استفاده صحیح از این کلمه به وضوح درک مطلب را تسهیل می‌کند.

لغت نامه دهخدا

( آزا ) آزا. ( اِ ) در فرهنگهای فرانسوی در ریشه کلمه آسافوتیدا به معنی انقوزه مینویسند که اصل این کلمه از آزای فارسی به معنی راتیانج و رخبینه، و فوتیدای لاطینی بمعنای گنده است.
ازا. [ اَ ] ( اِ ) رجوع به آزا شود. || در فرهنگ شعوری بنقل از وسیلةالمقاصدمصطکی و ژاژ آمده است. گمان میکنم ازوا و ازوی باشد و ژاژ هم وُژ و وج باشد.

فرهنگ عمید

مقابل، برابر، روبه رو، جلو.

فرهنگ فارسی

۱ - مقابل برابر روبروی رویاروی قبال. ۲ - ( اسم ) سبب زندگانی یا سبب فراخی عیش و افزونی آن یا به ازائ. عوض بجای. یا در ازائ. بجای عوض بدل.

فرهنگ اسم ها

اسم: آزا (پسر) (کردی) (تلفظ: aza) (فارسی: آزا) (انگلیسی: aza)
معنی: آزار دهنده آسیب رساننده، نام پادشاه مانایی

دانشنامه عمومی

آزا. پیشوند آزا - ( Aza - ) در شیمی آلی برای اشاره به نام ترکیبات آلی استفاده می شود که در آن اتم کربن با اتم نیتروژن جایگزین می شود. اصطلاح "دآزا - " ( deaza - ) زمانی است که نیتروژن از بین می رود و معمولاً یک اتم کربن در جای آن قرار می گیرد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَزّاً: جنبانیدن-تحریک
معنی عِزّاً: نیرو و شوکت و آسیبناپذیری(در اصل کلمه عزت به معنای نایابی است، وقتی میگویند فلان چیز عزیز الوجود است، معنایش این است که به آسانی نمیتوان بدان دست یافت، و عزیز قوم به معنای کسی است که شکست دادنش و غلبه کردن بر او آسان نباشد، بخلاف سایر افراد قوم،...
ریشه کلمه:
ازز (۲ بار)
«أَزّ» چنان که «راغب» در «مفردات» می گوید، در اصل به معنای «جوشش دیگ و زیر و رو شدن» محتوای آن به هنگام شدت غلیان است; و در اینجا کنایه از آن است که شیاطین آن چنان بر آنها مسلّط می شوند که در هر مسیر و به هر شکلی بخواهند آنان را به حرکت در می آورند و زیر و رو می کنند!
تحریک شدید. یعنی ما شیاطین را برای کافران فرستادیم، آنها را به شدّت تحریک می‏کنند و بر اعمال خلاف وا می‏دارند، از مفردات راغب بدست می‏آید که قید شدید در تحریک ملحوظ است گویند، «اَزَّتِ القِدرُ ای اِشْتَدَّ غَلَیانُها». قاموس آنرا را مطلق تحریک و غلیان معنی کرده است. در نهایه هست «کان الذی اَزَّ عایشةَ علی الخروج ابن الزبیر، ای حَرَکِّها و حَمَلَها علی الخروج» یعنی ابن زبیر بود که عایشه را بر خروج به جنگ جمل تحریک کرد.

ویکی واژه

گوگرد.ماده اشتعال زای کبریت
eza

جمله سازی با ازا

مرورا یکی دخت ازاده بود که مه دل ز خوبی بدو داده بود
بازار و قلعه حلب در بخش قدیمی شهر واقع شده‌اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال سنجش فال سنجش فال ورق فال ورق فال انگلیسی فال انگلیسی