ادب

ادب

ادب به عنوان یک مفهوم فرهنگی و اجتماعی، به مجموعه‌ای از رفتارها، آداب و رسوم مربوط می‌شود که در ارتباطات انسانی نقش بسزایی دارد. این مفهوم نه تنها شامل احترام به دیگران و رعایت اصول اخلاقی است، بلکه به نحوه ابراز احساسات و افکار نیز اشاره دارد. در واقع، این واژه می‌تواند به عنوان نشان‌دهنده شخصیت فرد و نوع تربیت او تلقی شود. در جوامع مختلف، تعاریف و مصادیق ادب ممکن است متفاوت باشد، اما اصول کلی آن در تمام فرهنگ‌ها مشترک است. برای مثال، در گفتار و رفتار می‌تواند به بهبود روابط فردی و اجتماعی کمک کند و زمینه‌ساز ایجاد تعاملات مثبت باشد. به این ترتیب، افرادی که به آداب و رفتارهای صحیح پایبندند، به عنوان افرادی با شخصیت و قابل احترام شناخته می‌شوند. از سوی دیگر، بی‌ادبی و عدم رعایت آداب می‌تواند پیامدهای منفی بسیاری به همراه داشته باشد. این رفتارها نه تنها به روابط فردی آسیب می‌زنند، بلکه می‌توانند به افت کیفیت زندگی اجتماعی نیز منجر شوند. در نتیجه، ارتقاء آگاهی درباره اهمیت ادب و نحوه اعمال آن در زندگی روزمره می‌تواند به شکل‌گیری یک جامعه سالم و متعادل کمک کند.

لغت نامه دهخدا

( آدب ) آدب. [ دِ ] ( ع ص ) بمیهمانی خواننده. میزبان.
ادب. [ اَ دَ ] ( ع اِ ) ( معرب از فارسی ) فرهنگ. ( مهذب الاسماء ).پرهیخت. دانش. ( غیاث اللغات ). ج، آداب

فرهنگ معین

(اَ دَ ) [ ع. ] (اِ. ) ۱ - فرهنگ، دانش. ۲ - هنر. ۳ - معاشرت، روش پسندیده. ۴ - شرم، حرمت.

فرهنگ فارسی

( آدب ) بمیهمانی خواننده میزبان
( اسم ) ۱ - فرهنگ دانش. ۲ - هنر. ۳ - حسن معاشرت حسن محضر. ۴ - آزرم حرمت پاس ۵ - تائ دیب تنبیه. ۶ - دانشی است که قدما آنرا شامل علوم ذیل دانسته اند: لغت صرف نحو معانی بیان بدیع عروض قافیه قوانین خط قوانین قرائت. بعضی اشتقاق قزض الشعر انشائ و تاریخ را هم افزودهاند.امروزه دانش مذکور را ادبیات گویند. جمع: ادب ( آداب ) است. ادب اکتسابی آنچه بدس و حفظ و نظر کسب گردد. یا ادب نفس. ادب طبعی اخق پسندیده صفات نیک. یا ترک ادب. آزرم و پاس را ناچیز انگاشتن شیوه و راه رسم معاشرت را بجا نیاوردن و زیر پا گذاشتن.
نرم رونده تر

فرهنگ اسم ها

اسم: ادب (پسر) (عربی) (تلفظ: adab) (فارسی: اَدب) (انگلیسی: adab)
معنی: دانش، فضل، معرفت، هنر، حسن معاشرت، آزرم، حرمت، پاس
ادب

جملاتی از کلمه ادب

کلکش مشاطه وار ز رسم ادب نهاد خالی به صفحه رخ زیبای تربیت
شادباش ای عشق خوش سودای ما ای طبیب جمله علت‌های ما
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم