ارمان

ارمان

واژه آرمان در زبان فارسی به معنای هدف، ایده‌آل یا آرزو است و به طور کلی به مفاهیم مرتبط با خواسته‌ها، اهداف بلندمدت و ارزش‌های انسانی اشاره دارد.

در زندگی هر فرد، آرمان‌ها و اهدافی وجود دارد که او را به سمت پیشرفت و تعالی هدایت می‌کند. این آرمان‌ها نه تنها نمایانگر خواسته‌ها و آرزوهای شخصی هستند، بلکه می‌توانند به عنوان ارزش‌های مشترک در یک جامعه نیز عمل کنند. برای دستیابی به این اهداف، کردار و رفتارهای ما نقش حیاتی ایفا می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

( آرمان ) آرمان. ( اِ ) حسرت. لهف. دریغ. اندوه. ( مجمل اللغة ). اَرمان.
- آرمان خوردن؛ حسرت بردن.

فرهنگ معین

( آرمان ) ( اِ. ) ۱ - آرزو، امید. ۲ - حسرت، اندوه. ۳ - اصل.

فرهنگ عمید

( آرمان ) ۱. آرزو.
۲. امید.
۳. آرزوی بزرگ.
۴. حسرت.
* آرمان خوردن: (مصدر لازم ) حسرت خوردن، حسرت بردن.
= آرمان: نه امّید آن کایچ بهتر شوی تو / نه ارمان آن کِه م تو دل نگسلانی (منوچهری: ۱۳۸ ).

فرهنگ فارسی

( آرمان ) ( اسم ) ۱ - آرزو امید. ۲ - حسرت تحسر اندوه.
حسرت لهف نامی از نام مردان
سرزمینی در یمن. گویند سیلی عظیم در یمن آمد و هیچ عمارت بجای نماند مگر جایی که بر بلندی بود مانند ارمان حضر موت و عدن.
آرمان: آرزو، کمال مطلوب، به معنی حسرت ورنج وزحمت نیزگفته اند، ارمان: آرزو، امید، آرزوی بزرگ، حسرت
( اسم ) ۱ - آرزو امل حسرت امید رجائ. ۲ - رنج. ۳ - پشیمانی دریغ.
یکی از خاور شناسان که باسلوب علمی در باب مصر و زندگانی مصریان تصنیفی کرده است

فرهنگ اسم ها

اسم: آرمان (پسر) (فارسی) (تلفظ: ārmān) (فارسی: آرمان) (انگلیسی: arman)
معنی: امید، آرزو، کمال مطلوب، مراد و خواسته، حسرت، تصوراتی که برای ساختن جنبه های گوناگون زندگیِ مطلوب در ذهن انسان هاست، آنچه باید باشد و به آن می اندیشیم، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار خسروپرویز پادشاه ساسانی

فرهنگستان زبان و ادب

آرمان
{ideal} [هنرهای تجسمی] ادراک هنری هنرمند که کامل تر از اثر هنری اوست و از اندیشۀ خود هنرمند سرچشمه گرفته است
{SimCom} [شنوایی شناسی] ← ارتباط هم زمان

دانشنامه عمومی

آرمان (روسیه). آرمان ( به لاتین: Arman ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در استان ماگادان واقع شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

آرمان. آرْمان (تبریز ۱۳۰۱ـ۱۳۵۹ش)
(نام اصلی: آرامایس هوسپیان) بازیگر سینما و تئاتر ایران، در دهۀ ۱۳۳۰ش. بازی او در سینما، معیاری برای قضاوت نقش آفرینی خوب به شمار می رفت. در همین دهه حضورش در فیلم های ساموئل خاچیکیان به نقش آدم های جنایت کار و مجرم (چهارراه حوادث) یا آدم های عادی (دختری از شیراز)، او را به محبوبیت رساند. از ۱۳۱۹ در تبریز و از ۱۳۲۶ در تهران به فعالیت در تئاتر پرداخت، و در نمایش نامه های ناموس، برای شرف، جنون، دیوانه، سارا، و گناهکاران بی گناه نقش آفرینی کرد. از فیلم های دیگر اوست: طوفان در شهر ما (۱۳۳۷)، جادۀ مرگ (۱۳۴۲)، ضربت (۱۳۴۴)، چشمه (۱۳۵۱)، سازش (۱۳۵۳)، و خیابانی ها (۱۳۵۷)؛ او فیلم عروس دریا (۱۳۴۴) را هم کارگردانی کرده است. فعالیت خود را در سینما با بازی در فیلم بازگشت (۱۳۳۲)، آغاز کرد.

جملاتی از کلمه ارمان

نه امید آن کایچ بهتر شوی تو نه ارمان آن کم تو دل نگسلانی
و دیگر که از شهر ارمان شدند به کینه سوی زابلستان شدند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم