اشغالگر

اشغالگر به کسی گفته می‌شود که سرزمین، ملک یا مکان دیگران را به زور یا بدون اجازه تصرف می‌کند. واژه از ریشه «اشغال» گرفته شده که به معنای در اختیار گرفتن، قبضه کردن یا پر کردن است. اشغالگر می‌تواند کشور، شهر، زمین یا هر نوع دارایی دیگران را مورد تصرف قرار دهد. معمولاً این عمل غیرقانونی یا بدون رضایت مالک اصلی است. در متون تاریخی و سیاسی، به نیروها یا دولت‌هایی اطلاق می‌شود که سرزمین‌های دیگر کشورها را تحت کنترل نظامی خود درآورده‌اند. اشغالگری ممکن است موقت یا دائمی باشد و معمولاً با تحمیل حکومت، مالیات یا قوانین خود همراه است. در ادبیات و رسانه‌ها، اشغالگر اغلب چهره‌ای منفی و ظالم دارد. این واژه در حقوق بین‌الملل معنای مشخص دارد و به کسی گفته می‌شود که سرزمینی را بدون مشروعیت قانونی تصرف کرده است. این اصطلاح در متون سیاسی، تاریخی و خبری به کرات به کار می‌رود و مفهوم زورگویی و نفوذ اجباری را القا می‌کند.

لغت نامه دهخدا

اشغالگر. [ اِ گ َ ] ( ص مرکب ) آنکه شهر یا محلی را تصرف کند و غالباً بر کسانی اطلاق میشود که برخلاف حق و بزور جائی را میگیرند.

فرهنگ معین

( ~. گَ ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) شخص یا نیرویی که جایی را به زور و برخلاف حق تصرف کند.

فرهنگ عمید

۱. آن که به زور و برخلاف حق جایی را تصرف می کند.
۲. سپاهیانی که به زور به کشور دیگر داخل شده و تمام یا قسمتی از آن را تصرف کنند.

فرهنگ فارسی

آنکه به زوروبرخلاف حق جائی راتصرف کند، سپاهیانی که به زوربه کشوردیگرداخل شوندوتمام یاقسمتی از آنراتصرف کنند
( صفت ) دولتی که ناحیه ای را بزور و بر خلاف حق تصرف کند.

ویکی واژه

شخص یا نیرویی که جایی را به زور و برخلاف حق تصرف کند.

جمله سازی با اشغالگر

💡 منشأ این اتحاد به دوره قرون وسطی بازمی گردد. در سراسر تاریخ این پیمان کمک بزرگی به هردو دولت بوده‌است؛ برای مثال، در هنگام جنگ‌های ناپلئونی در جبهه شبه جزیره ایبری، بریتانیا به پرتغال کمک کرد تا در جنگ شبه جزیره بر ارتش اشغالگر فرانسه غلبه کند و در جنگ جهانی اول نیز پرتغال کمک بریتانیا را جبران نمود.

💡 مدتی پس از آزادی، کار در جنبش مقاومت را در برابر اشغالگران از سر گرفت. در ژانویه ۱۹۴۲، او به عضویت کمیته استانی اتحادیه کمونیست‌های یوگسلاوی در مقدونیه درآمد. از آن جایی که کاراماندی تحت نظر بود و همچنین سابقه دستگیری و زندان داشت عملاً نمی‌توانست کار زیادی برای جنبش مقاومت انجام دهد. او تصمیم گرفت عنصر تأثیرگذاری باشد و در بهار به گروه پارتیزان‌های یوگسلاوی بپیوندد.

💡 در سال ۱۹۳۷ گروهی از جوانان سوری، متشکل از دانشجویان و طلاب دینی مسولیت اخوان سوریه را به عهده گرفتند. آنان به دلیل خشونت موجود در رژیم اشغالگر فرانسه با نام‌هایی مختلف و متفاوت از اخوان‌المسلمین، انجمن‌هایی در حلب، دیرالزور، لاذقیه، بیروت و … تأسیس کردند. این جوانان خود را با نام شباب محمد (جوانان محمد) می‌خواندند. ۲ سازمان شبهه نظامی سرایا و فتوه توسط این گروه تشکیل شد.