ارمغان

ارمغان، مجله‌ای ادبی و تاریخی است که در تهران منتشر می‌شود. این نشریه به صاحب‌امتیازی وحید دستگردی اصفهانی، نخستین شماره‌اش را با چاپ سربی در بهمن ۱۲۹۸ شمسی به انتشار رساند. در سال‌های اولیه، به دلیل عدم وجود چاپخانه‌ای اختصاصی، انتشار آن نامنظم بود، اما بعدها به‌طور مرتب هر سال در ده شماره منتشر می‌شد و به جای شماره‌های یازده و دوازده، یک جلد کتاب در زمینه شعر و ادب به چاپ می‌رسید. دوره بیست و دو ساله ارمغان، که تا دی ۱۳۲۰ ادامه داشت، شامل مجموعه‌ای از مطالب تاریخی، ادبی و زندگی‌نامه‌ها بود. این مجله با جمع‌آوری اشعار از نقاط مختلف کشور و انتشار آن‌ها، بهترین نمایانگر وضعیت ادبیات منظوم ایران در آن زمان به شمار می‌رفت. همچنین، با انتشار کتاب به جای دو شماره آخر هر سال، آثار متعددی را به چاپ رساند و هرگونه تجددخواهی را به عنوان تجاوز به مرزهای ادب قدیم تلقی می‌کرد.

لغت نامه دهخدا

ارمغان. [ اَ م َ / م ُ ] ( اِ ) تحفه ای باشد که چون از جائی آیند بجهت دوستان بیاورند. ( جهانگیری ). سوغاتی را گویند که چون از جائی بیایند بجهت دوستان بطریق ره آورد بیاورند. ( برهان ). تحفه ای که مسافر برای کسان وآشنایان آرد و آن را امروز سوغات گویند. تحفه و سوغاتی که برای دوستان از جائی بیارند یا بفرستند. ( مؤید الفضلاء ). هدیه که مسافر آرد از سفر. تحفه. ( منتهی الأرب ). ترفه. ( منتهی الأرب ). سوغات. راه آورد. ( جهانگیری ). ره آورد. یرمغان. ارمغانی. ( برهان ). هدیه. ( منتهی الأرب ). لهنه. عُراضه. ( مؤید الفضلاء ). عُراض. ( منتهی الأرب ). نورهان. ( برهان ). پیشکش

فرهنگ معین

(اَ مَ ) [ تر. ] (اِ. ) سوغات، ره آورد سفر.

فرهنگ عمید

هدیه، تحفه، سوغات، رهاورد: آن را که تو از سفر بیایی / حاجت نبُوَد به ارمغانی (سعدی۲: ۵۹۳ ).

فرهنگ فارسی

هدیه، تحفه، سوغات، ره آورد، یرمغان هم گفته اند
( اسم ) تحفهای که از جایی بجایی دیگر برند سوغات ره آورد سفر.

فرهنگ اسم ها

اسم: ارمغان (دختر) (ترکی) (تلفظ: armagān) (فارسی: ارمغان) (انگلیسی: armagan)
معنی: هدیه، تحفه، سوغات، رهاورد، تحفه ای که از جایی دیگر برند، ره آورد

دانشنامه آزاد فارسی

ارمغان (کتاب). اَرمَغان (کتاب)
(یا: ارمغان آصفی) فرهنگی در لغت و ادب از محمد عبدالغنی خان موفرخ آبادی. این کتاب در ۱۲۹۰ق به نام میرمحبوب علی شاه آصف جاه پادشاه دکن نوشته شده و مؤلف در آن کاربردهای گوناگون افعال فارسی را با شواهد شعری (در حدود ۴۰هزار بیت)، از شاعران پیشین، به ویژه شاعران پیرو سبک هندی آورده است. از این رو، ارمغان جُنگی از اشعار شعرای پارسی گویی است که در هند بوده اند یا در در آن جا آوازه یافته اند. بخشی از این فرهنگ تذکرۀ شعرا (به ترتیب حروف الفبا) و جدولی با شش ستونِ تخلّص، نام، سال وفات، وطن، ملک و زمان شاعر است. ارمغان نخستین بار در هشت جلد منتشر شد (آگره، ۱۳۲۲ـ۱۳۲۶ق).

جملاتی از کلمه ارمغان

بدیدی که امت سرت را چسان ز شهری به شهری برند ارمغان
ز چین زلف تو باد صبا بهر طرفی نسیم مشک تتاری بارمغانی برد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم