اجتماعی

در زبان فارسی به معنای هر چیزی است که به جامعه و تعاملات میان افراد در آن مرتبط می‌شود. این واژه به نوعی به رابطه‌های انسانی اشاره دارد که در بستر یک گروه یا اجتماع شکل می‌گیرد. به عبارت دیگر، هرگونه اقدام، رفتار یا فعالیتی که به برقراری ارتباط و تعامل بین افراد کمک کند، می‌تواند در زمره این امور قرار گیرد. در دنیای امروز، این مفهوم افراد و تعاملات میان آن‌ها به عنوان یک عامل کلیدی در توسعه اجتماعی و فرهنگی شناخته می‌شود. در واقع، این روابط نه تنها بر رفتارهای فردی تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند بر ساختارهای جامعه نیز تأثیرگذار باشد. از این رو، بررسی و تحلیل این روابط و تعاملات به ما کمک می‌کند تا درک بهتری از چگونگی شکل‌گیری جوامع، فرهنگ‌ها و هنجارهای اجتماعی داشته باشیم. به طور کلی، واژه اجتماعی به ما یادآوری می‌کند که انسان‌ها موجوداتی جمعی هستند و نیاز به ارتباط و همکاری با یکدیگر دارند تا بتوانند در یک جامعه سالم و پویا زندگی کنند. این مفهوم به ویژه در دوران معاصر که ارتباطات انسانی تحت تأثیر فناوری‌های نوین قرار گرفته‌اند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و ما را به تأمل در این موضوع وامی‌دارد که چگونه می‌توانیم روابط اجتماعی خود را تقویت کنیم و به یکدیگر نزدیک‌تر شویم.

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب. ) منسوب به اجتماع، ۱ - همگانی، عمومی. ۲ - کسی که آداب معاشرت را می داند.

فرهنگ عمید

۱. مربوط به اجتماع.
۲. [عامیانه] خوش برخورد و آداب دان: آدم اجتماعی.
۳. (سیاسی ) = سوسیالیست

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به اجتماع مقابل فردی. ۱ - کاری که به اجتماع و به همگان بستگی داشته باشد آنچه مربوط بگروهی باشد که با هم زندگی میکنند مانند موئ سسات فرهنگی بهداشتی اقتصادی سیاسی تعاونی و مانند آنها. ۲ - کسی که با آداب و رسوم همگانی آشنا و دمساز است. ۳ - طرفدار اجتماع سوسیالیست. یا کارهای اجتماعی. کارهایی که بسود اجتماع مردم صورت میگیرد.

ویکی واژه

sociale
socievole
منسوب به اجتماع؛
همگانی، عمومی.
کسی که آداب معاشرت را می‌داند.

جمله سازی با اجتماعی

اگرگوید به ترک عادت خویش بلای اجتماعی آیدش پیش
مجتمع گشت با وجود عدم اجتماعی قرین بوس و عناق