ابروان

ابروان

در ویکی واژه: جمعِ ابرو، جفت ابروهای انسان یا بعضی موجودات.

به لشکرگه آمد دلی پر ز کین/ جگر پر ز خون، ابروان پر ز چین «فردوسی»

خورشید خانم نقش‌ مایه ایرانی که صورت خورشید را به صورت زنی تصویر می‌کند با ابروان پیوسته و موهای مشکی با فرق از وسط باز شده و گیس‌ هایی به صورت هلال بر روی صورت آورده شده و لبانی کوچک.

دانشنامه عمومی

روستایی در دهستان آبروان بخش رضویه شهرستان مشهد استان خراسان رضوی ایران است. 
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۱٬۰۶۷ نفر ( در ۳۱۶ خانوار ) بوده است. 
آبروان روستا در۳۲ کیلومتری مشهد و در مسیر راه مشهد – سرخس قرار دارد و مرکز دهستان آبروان می باشد. ارتفاع آن از سطح دریا ۹۳۰ متر و در دامنه تپه ماهورها قرار گرفته و هوای آن معتدل و خشک است.
ابروان (شهر باستانی). ابروان شهری ساسانی در دشت بارین در نزدیکی اردشیرخوره، در جنوب غرب پارس بود. شهری به همین نام نیز در کرانه خلیج فارس وجود داشته که در زمان شاپور دوم ( حک.   ۳۰۹–۳۷۰ ) مورد حمله اعراب قرار می گرفته است. ابروان زادگاه مهرنرسه، وزرگ فرمذار یزدگرد یکم ( حک.   ۳۹۹–۴۲۰ )، بهرام گور ( حک.   ۴۲۰–۴۳۸ )، یزدگرد دوم ( حک.   ۴۳۸–۴۵۷ ) و پیروز یکم ( حک.   ۴۵۷–۴۸۴ ) بود. مهرنرسه در آنجا ساختمان های بسیاری از جمله آتشکده ساخته بود. یکی از آتشکده ها مهرنرسیان نام داشت و آتش آن تا سده یازدهم میلادی برافروخته بود. وی همچنین چهار روستا را در همسایگی ابروان بنیان نهاد که در کنار هر یک باغ های خرما، زیتون و سرو قرار داشت. این بنیادها تا سده یازدهم به عنوان املاک وراثتی نوادگان مهرنرسه وجود بودند. 
جایگاه ابروان مشخص نیست اما به نظر در جایی میان فیروزآباد و توج قرار داشته است. واندنبرگ، منطقه فراشبند را با ناحیه های که آتشکده های مهرنرسه در آن برپا بوده ( ابروان و چهار آتشکده در روستاهای نزدیک آن )، یکی دانسته است. تشابهات معماری میان بقایای پنج آتشکده در این منطقه، گویای این است که آن ها در یک محدودهٔ زمانی ساخته شده اند. علاوه بر این، به نظر واندنبرگ احتمالاً ارتباطی بین نام فعلی این ناحیه محال اربعه ( شامل دهرم، دهرود، هنگام و رودبال ) و چهار روستای بناشده بوسیله مهرنرسه وجود دارد.

جملاتی از کلمه ابروان

ابروان (خوشاب)، روستایی از توابع بخش مشکان شهرستان خوشاب در استان خراسان رضوی ایران است. مردم این روستا به زبان کردی کرمانجی با لهجهٔ خراسانی صحبت می‌کنند.
حسن عسکری را فردی میانه‌قامت، گندمگون، زیباروی، نه فربه و نه لاغر، با گردن بلند و سینهٔ پهن، زیباروی، با ابروان کمانی، پیشانی گشاد، چشم‌های فراخ، سرخ‌گونه و با خال هاشمی بر گونهٔ راست توصیف کرده‌اند.
در باب ظاهر ابن تومرت، این چنین ترسیم کرده‌اند: مردی گندمگون با چشمانی فرورفته، ریشی تُنُک، بینی کشیده، ابروانی گشاده، خالی سیاه بر گونه راست و دارای سری بزرگ و شانه‌هایی فراخ. کسانی که در ترجمه احوال او چیزی نوشته‌اند، عموماً او را مردی عالم، عابد، پرهیزگار، اهل ریاضت، شجاع، عاقل، باهوش، تیزبین، ژرف اندیش، کم حرف، خوش‌رو، فصیح و سخنور وصف کرده‌اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم