زواید

لغت نامه دهخدا

زواید. [ زَ ی ِ ] ( ع اِ ) هر چیزی که زاید باشد و جزء اصلی چیزی نبود. ( ناظم الاطباء ).
- زواید زندگانی؛ فضول معاش. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(زَ یِ ) [ ع. زوائد ] (اِ. ) جِ زایده.

فرهنگ عمید

= زائده

فرهنگ فارسی

جمع زائده
( اسم ) جمع زایده ( زائده ).

ویکی واژه

زوائد
جِ زایده.

جمله سازی با زواید

چیست از فخر و شرف کان وصف ذاتی نیستش آن زواید کز نظام و فخر دارد خود مگیر
حکایت کرد مرا دوستی که در ولا قدمی داشت و در رضا دمی، در اخوت کیلی و صاعی و در فتوت ذیلی و ذراعی که وقتی بحکم اقتباس فواید و اختلاس زواید خواستم که بصاحت نحلتی رحلت کنم و با اهل اهتداء اقتداء جویم و از افواه رجال دقایق حلال و حرام بیاموزم.
فی المثل میل ار به لعب صولجان وگوکنی آسمان را آرزواید که گردد گوی تو