دستی دستی

عبارت دستی دستی در زبان فارسی، هنگامی که به معنای عامدانه، عمدی، بعمد، قاصدانه، قصداً، بقصد، عالمانه یا به اراده خود به کار می‌رود، بر فعل یا رویدادی تأکید دارد که بدون هیچ‌گونه اجبار یا اکراهی و با آگاهی و اختیار کامل فاعل صورت پذیرفته است. این مفهوم، بیانگر اراده و قصد مستقیم فرد در انجام کاری است، به گونه‌ای که نتیجه حاصل از آن، مستقیماً به خواست و نیت او بازمی‌گردد و از هرگونه سهو، خطا یا تأثیر خارجی ناخواسته مبراست.

استفاده از این قبیل عبارات در متون رسمی و حقوقی، اهمیتی بسزا دارد؛ زیرا تمایز روشنی میان اعمال ارادی و غیرارادی ایجاد می‌کند. در پرونده‌های قضایی، قراردادها و سایر اسناد قانونی، تشخیص اینکه آیا عملی دستی دستی و با قصد و عمد انجام شده است، می‌تواند مبنای تعیین مسئولیت، مجازات یا اعتبار یک عمل باشد. این تمایز، به ویژه در مواردی که بحث بر سر تقصیر، سوءنیت یا حتی مسئولیت مدنی پیش می‌آید، نقشی کلیدی ایفا می‌کند و مبنای استدلال‌های حقوقی را شکل می‌دهد.

لغت نامه دهخدا

دستی دستی. [ دَ دَ ] ( ق مرکب ) عامداً. عمداً. بعمد. قاصداً. قصداً. بقصد. عالماً. به اراده خود. بی اجبار. دستی. و رجوع به دستی شود.

فرهنگ معین

( ~. دَ )(ق مر. )۱ - عبث،بیهوده. ۲ - عامداً، قاصداً.

فرهنگ فارسی

۱ - عبث بیهوده: [[ دستی دستی خود را بکشتن دادن ]]. ۲ - عامدا قاصدا.
عامدا. عمدا. بعمد. قاصدا

جمله سازی با دستی دستی

ای کاش بدامنش برآرم دستی دستی کامشب سوی گریبان دارم
بهر رضای مستی برجه بکوب دستی دستی قدح پرستی پرراوق گزیده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال عشق فال عشق فال پی ام سی فال پی ام سی فال ابجد فال ابجد