خلع سلاح کردن

لغت نامه دهخدا

خلع سلاح کردن. [ خ َ ع ِ س ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) یراق چین کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ). سلاح کسی را از او گرفتن. او را بی سلاح کردن.

فرهنگ فارسی

یراق چین کردن سلاح کسی را از او گرفتن.

ویکی واژه

disarmare

جمله سازی با خلع سلاح کردن

حرکت بعدی شوروی‌ها در سال ۱۹۴۵ انجام شد و آن حمله نیروهای کمونیست شوروی به یک مرکز کشاورزی در میانه بود. شوروی‌ها در آن‌جا سربازان ایرانی را خلع سلاح کردند. پس از آن شوروی‌ها همین کار را در نقاط دیگر آذربایجان نیز انجام دادند. در منطقهٔ دریاچه ارومیه نیروهای پیشه‌وری که از ارمنی‌ها، آشوری‌ها و کردهای کمونیست تشکیل می‌شد در جنگ خود در برابر مقاومت مردم شیعهٔ منطقه موفق نبودند و شوروی گروه نظامی تمرین‌دیده‌ای را برای سرکوب ایرانیان به ارومیه فرستاد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال قهوه فال قهوه فال چای فال چای فال سنجش فال سنجش