خانیچه

لغت نامه دهخدا

خانیچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) حوض کوچک وچشمه کوچک را گویند. ( از برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). رجوع به کلمه «خانی » شود:
من آن خانیچه ام کابم عیان است
هر آنچه دردل آید بر زبان است.نظامی.

فرهنگ معین

(چِ یا چَ ) (اِمصغ. )۱ - چشمة کوچک. ۲ - حوض کوچک.

فرهنگ عمید

حوض کوچک یا گودالی که آب چشمه در آن جمع می شود: من آن خانیچهام کآبم عیان است / هر آنچم در دل آید بر زبان است (نظامی۲: ۲۷۳ ).

جمله سازی با خانیچه

من آن خانیچه‌ام کآبم عیان است هر آنچم در دل آید بر زبان است