جغتائی به لحاظ جغرافیایی نام محلهای تاریخی در ناحیه نواست، که بنا بر مرآت البلدان در جلد چهارم، یکی از بخشهای آن به شمار میرود. همچنین، معجم البلدان از آن به عنوان یک قریه در فاصله سه فرسنگی سمرقند یاد میکند که نشاندهنده اهمیت و حضور آن در جغرافیای تاریخی منطقه است. این نامگذاریهای جغرافیایی به ما کمک میکند تا تصویری از پراکندگی و جایگاه این نام در بافتهای شهری و روستایی گذشته داشته باشیم.
ریشههای قومی و انتساب به جغتای
این واژه به لحاظ نسبی، به ناحیه یا قبیله جغتای منسوب است. این انتساب به معنای وابستگی فرد یا شیء به منطقه یا گروه قومی مذکور است. به عنوان مثال، در تاریخ عصر حافظ به عبارتی چون و با کمال الحاح به آن مرد جغتائی متوسل شد برمیخوریم که به وضوح نشان میدهد به عنوان یک صفت برای اشاره به شخصی از قبیله یا ناحیه آن به کار رفته است. این کاربرد، عمق پیوندهای قومی و جغرافیایی را در طول تاریخ نشان میدهد.
شاخهای از زبانهای ترکی مغولی
علاوه بر ابعاد جغرافیایی و قومی، به یک شاخه مهم از زبانهای ترکی-مغولی نیز اطلاق میشود که به آن ترکی جغتائی میگویند. این زبان که در گذشته رواج گستردهای داشته، نقش مهمی در ادبیات و فرهنگ مناطق آسیای مرکزی ایفا کرده است. مطالعه زبان جغتائی نه تنها به درک تحولات زبانی در منطقه کمک میکند، بلکه دریچهای به شناخت آثار ادبی و تاریخی نگاشته شده به این زبان میگشاید و از این رو، اهمیت فرهنگی و پژوهشی ویژهای دارد.