مفهوم جُداناپذیری به وضعیتی اطلاق میشود که در آن، دو یا چند پدیده، شیء، یا مفهوم چنان درهم تنیده و وابسته به یکدیگر هستند که امکان تفکیک و جداسازی آنها عملاً میسر نیست. این پیوند عمیق، ناشی از ارتباطات متقابل، وابستگیهای عملکردی، یا ماهیت ذاتی اجزاست که آنها را به یک کل واحد و یکپارچه تبدیل میکند. در چنین حالتی، تلاش برای جداسازی یک جزء از کل، نه تنها دشوار، بلکه اغلب غیرممکن یا بیمعنی است، زیرا با حذف یا جدا کردن آن جزء، کلیت یا کارکرد اصلی آن دگرگون شده یا از بین میرود.
پدیدهی جُداناپذیری را میتوان در عرصههای گوناگون مشاهده کرد. در طبیعت، عناصری مانند آب و هوا، یا اکوسیستمهای پیچیده، نمونههایی از جُداناپذیری هستند؛ تغییر در یک بخش میتواند تأثیرات گستردهای بر سایر بخشها بگذارد. در حوزهی روابط انسانی، پیوندهای خانوادگی و عاطفی عمیق، اغلب به درجهای از جُداناپذیری میرسند که جدایی فیزیکی یا روانی را بسیار دشوار میسازد. همچنین در مفاهیم انتزاعی، مانند مفاهیم اخلاقی یا فلسفی، برخی اصول چنان به هم مرتبطاند که تفکیک آنها بدون لطمه زدن به بنیان کلی، امکانپذیر نیست.