ترجیع بند

ترجیع بند یکی از قالب‌های شعر فارسی است که نمونه‌هایی از آن در شعر اردو و عثمانی نیز دیده می‌شود. واژه ترجیع به معنای برگرداندن و تکرار کردن است و در اصطلاح به مجموعه‌ای از ابیات اطلاق می‌شود که از چند بند یا خانه تشکیل شده و پس از هر بند، دو مصراع غالباً هم قافیه تکرار می‌شود. این دو مصراع به نام بندگردان، واسطه یا عُقده شناخته می‌شوند. وزن و مضمون کلی شعر یکسان است، اما هر بند و گاهی هر بیت از ترجیع قافیه‌ای متفاوت دارد. تعداد ابیات در ترجیع بند کمتر از قصیده و مشابه غزل است. برخی محققان بر این باورند که ترجیع بند از تعدادی غزل تشکیل شده که در یک وزن و با قافیه‌های مختلف سروده شده‌اند. همچنین، بندهای ترجیع از نظر مضمون به غزل شباهت دارند و در بسیاری از ابیات، ساختن بندهای بعدی را ترجیع نامیده‌اند. معمولاً هر بند حداقل پنج بیت دارد و معمولاً تعداد ابیات آن از پانزده بیشتر نمی‌شود، هرچند گاهی تا بیست بیت نیز سروده شده است. تعداد بندها حداقل دو است و تا سی و چهار بند نیز وجود دارد. طبق قاعده، تعداد ابیات در هر بند باید برابر باشد، اما این قاعده همیشه رعایت نمی‌شود، مانند ترجیع بند معروف سعدی.

لغت نامه دهخدا

ترجیعبند. [ ت َ ب َ ] ( اِ مرکب ) معنی این در لغت برگردانیدن بند است و در اصطلاح آن که شاعر چند بند در بحر موافق و بقوافی مختلف تصنیف نماید و بعد هر بند، یک بیت معینی را که متفق الوزن و مختلف بقوافی هر دو بند باشد باربار بیارد بشرطی که آن بیت ِ مکرر بمضمون بیت آخر هر بند مربوط باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). پارسی نغمت گردانیدن است، و شعرا ترجیع شعری را گویند که خانه خانه بود و هر خانه ای پنج بیت یا زیادت ده بیت و قافیت هر خانه مخالف قافیه خانه دیگر بود و هر خانه ای که تمام شود بیتی بیگانه بیارند آنگاه بخانه دیگر شوند، و این بیت بیگانه را ترجیع خوانند و این بیت بیگانه بر سه نوع بود بعینه که در آخر خانه همان را بازآرند یا بیت های مختلف بود هر یکی بر قافیتی خاص یابیتهائی بود بر یک قافیت بعدد ابیات خانه ترجیع چنانکه چون این ابیات را جمع کنند خانه ای دیگر گردد. ( حدایق السحر فی دقایق الشعر ص 85 ). شمس قیس رازی آرد:ترجیع آنست که قصیده را بر چند قطعه تقسیم کنند، همه در وزن متفق و در قوافی مختلف و شعرا هر قطعه را از آن خانه ای خوانند آنگه فاصله میان دو خانه بیتی مفرد سازد و آن بیت را ترجیعبند خوانند پس اگر خواهد همان بیت را ترجیعبند همه خانه ها سازد و در آخر هر قطعه و اول مابعد آن بنویسد و اگر خواهد هر خانه را ترجیعبندی علیحده گوید و اگر خواهد ترجیعبندها بر یک قافیت [بنا] نهد تا قطعه ای مفرد باشد، و جمال الدین محمد عبدالرزاق را در نعت پیغامبر صلوات اﷲ علیه و آله قصیده ای ترجیع هست و الحق سخت نیکو آمده است و بیشتر ابیات آن لفظاً و معناً عذب و مطبوع افتاده…

فرهنگ معین

( ~. بَ ) (اِمر. ) شعری دارای چند بند با یک وزن واحد که هر بند با قافیة تازه شروع شود، و یک بیت در میان بندها عیناً تکرار شود.

فرهنگ عمید

در بدیع، شعری مرکب از چند غزل یا چند بند شعر در بحر موافق و قافیه های مختلف که بعد از هر بند یک بیت مکرر با تکرار می شود، مانندِ این شعر: گفتی که صبور باش هیهات / دل موضع صبر بود بردی هم چاره تحمل است و تسلیم / ورنه به کدام جهد و مردی بنشینم و صبر پیش گیرم / دنبالۀ کار خویش گیرم (سعدی۲: ۶۲ ) که بیت آخر تکرار می شود، و مانندِ این شعر: مست افتادم و در آن مستی / به زبانی که شرح آن نتوان این سخن می شنیدم از اعضا / همه حتی الورید و الشریان که یکی هست و هیچ نیست جز او / وحده لا اله الا هو (هاتف: ۴۸ ) که بیت آخر تکرار می شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آنست که شاعر چند بیت در یک بحر و بیک قافیه بگوید و سپس چند بیت دیگر در همان بحر و بقافی. دیگر و همچنین و یک بیت ( بهمان وزن ) را در میان بندها تکرار کند مقابل ترکیب بند.
درعلم بدیع شاعرچندغزل یاچندبندشعردربحرموافق، وقافیه های مختلف بگویدوبعدازهربندیک بیت مکرر، باقافیه جداگانه بیاوردای

دانشنامه آزاد فارسی

تَرجیع بند
در لغت به معنای تکرار و برگرداندن. در اصطلاح، نام یکی از قالب های شعر فارسی که از چند بند یا خانه تشکیل شده است. هر خانه از نظر قافیه بندی در حکم یک غزل است اگرچه در بعضی ترجیع بندها تمام مصراع های یک خانه هم قافیه اند. بیتی مصراع این خانه ها را به یکدیگر پیوند می دهد که در طول شعر تکرار می شود. تعداد بیت ها در هر خانه معمولاً بین پنج تا پانزده بیت است و در یک ترجیع بند معمولاً تعداد ابیات بندها با یکدیگر مساوی است. ممکن است بیت واحدی خانه ها را به هم وصل نکند در این صورت به آن ترکیب بند می گویند. در قدیم ترکیب بند به صورتی که امروزه می شناسیم نوعی از ترجیع بند محسوب می شد و از حدود قرن هفتم به عنوان قالبی مستقل، نام خاص خود را پیدا کرد. امروزه ترجیع بند تنها زمانی گفته می شود که بیت یکسانی خانه های شعر را به هم پیوند دهد. ظاهراً تاریخ پیدایش ترجیع بند به زمان سامانیان می رسد، اما قدیمی ترین ترجیع بند فارسی که به ما رسیده از فرّخی سیستانی شاعر عهد غزنوی است. معروف ترین ترجیع بند عارفانۀ زبان فارسی ترجیع بند هاتف اصفهانی با بیت ترجیع «که یکی هست و هیچ نیست جز او/وحده لا اله الّا هو» است. از جاودانه ترین ترجیع بندهای عاشقانه نیز ترجیع بندی از سعدی است که بیت ترجیع آن «بنشینم و صبر پیش گیرم/دنبالۀ کار خویش گیرم» است. در دورۀ مشروطه نیز ترجیع بندهایی با مضامین اجتماعی و سیاسی سروده شد.

دانشنامه اسلامی

برخی از ترجیع بندها به مسمط شباهت دارد، زیرا همه مصراعهای هر خانه آن هم قافیه است؛؛ از این رو آنها را نوعی مسمط یا ترجیع بند مسمط دانسته اند.
کهنترین ترجیعات ظاهراً در دوره سامانی سروده شده است، رجوع کنید به اما آنچه بجا مانده، از شاعران دوره غزنوی از جمله فرخی سیستانی است که همعصر قدیمترین مسمطهای فارسی است. ظاهراً ترجیع بند و مسمط به تأثیر از مسمط عربی شکل گرفته اند، ذیل «ترجیع بند و ترکیب بند».
مضامین ترجیع بند، مانند دیگر قالبهای شعر بنا به مقتضیات زمان تحول یافته است، مثلاً ترجیعات سبک خراسانی غالباً مدحیه هایی آکنده از وصف طبیعت بوده است مثلاً رجوع کنید به ترجیعات سبک عراقی شامل همه مختصات فکری شاعران آن سبک، از جمله دیدگاههای عاشقانه و عارفانه بوده که از ماندگارترین نمونه های آن می توان ترجیع بند سعدی و ترجیع بند عراقی را ذکر کرد. در سبک هندی، ترجیع بند طویل و عارفانة بیدل دهلوی همانجا از نمونه های شاخص است، اما هیچیک از ترجیعات این سبک شهرت نیافتند.
ترجیعات دورة بازگشت ادبی مانند دیگر قالبهای شعری این دوره، تکرار مضامین کهن است مثلاً رجوع کنید به؛ بجز ترجیع بند معروف هاتف اصفهانی با بند ترجیع «که یکی هست و هیچ نیست جز او/ وحده لااله الاّ هو» متوفی 1198؛ که در آن دوره کاملاً منحصر به فرد است. در دوره مشروطه این قالب شعری بازتاب هیجانهای اجتماعی و دیدگاههای سیاسی شاعران شد مثلاً رجوع کنید.؛

ویکی واژه

شعری دارای چند بند با یک وزن واحد که هر بند با قافیة تازه شروع شود، و یک بیت در میان بندها عیناً تکرار شود.

جملاتی از کلمه ترجیع بند

گرچه سر تا پای او یک مصرع برجسته است هر سر بندی ازو ترجیع بند ناله هاست
تا دور ازان لب شکرین همچو نی شدیم ترجیع بند ناله بود، بند بند ما
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم