رواصیر

لغت نامه دهخدا

رواصیر. [ رَ ] ( ع اِ ) آنچه از بقول در آب طبخ نمایند و روغن و ترشیها و ادویه حاره بر آن اضافه کنند. ( بحر الجواهر ) ( تحفة المؤمنین ). ( در این اخیر رواسیر با سین نوشته و معلوم نشد اصل این کلمه از چه لغتی است ).( حاشیه محمد قزوینی بر چهارمقاله نظامی عروضی ). ج ِ ریصار. ( دهار ). جمعی است بر مفردی چون روصار یا ریصار معرب از ریچار یا ریچال فارسی یعنی ترشیها با ادویه حاره برای خوش طعمی و گوارش طعام. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ریچار و ریچال شود : فضل آن شب از همه چیزها بخورد... واز کوامخ و رواصیر هیچ احتراز نکرد. ( چهارمقاله ).

فرهنگ عمید

= ریصار

فرهنگ فارسی

مرباها، ترشی ها، جمع ریصار
( اسم ) جمع ریصار ریچالها .
آنچه از بقول در آب طبخ نمایند و روغن و ترشیها و ادویه حاره بر آن اضافه کنند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت فال اوراکل فال اوراکل