گوانگله

لغت نامه دهخدا

گوانگله. [ اَ گ ُ / گ َ ل َ / ل ِ ] ( اِ مرکب ) تکمه و حلقه ای را گویند که بر گریبان پیراهن و غیره دوزند، چه گوبه معنی تکمه و انگله حلقه ای باشد که گوی را در آن اندازند و گاهی آن حلقه را بی گوی هم گوانگله می گویند و همچنین گوی را نیز بی انگله. ( برهان ). حلقه ای که دگمه در آن می افتد و نوعاً دگمه مادگی را گویند و گاه دگمه تنها و گاه مادگی تنها را هم گویند. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به گوانگل و گوی انگل و گوی انگله شود. || جوزگره را هم گفته اند، و آن نوعی ازگره باشد. || کنایه از آفتاب. ( برهان ).

فرهنگ معین

(گُ لَ یا لِ ) (اِ. ) تُکمه .

فرهنگ عمید

دکمه که به لباس می دوزند، تکمه.

ویکی واژه

تُکمه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال قهوه فال قهوه فال تک نیت فال تک نیت