کچیر

لغت نامه دهخدا

کچیر. [ ک َ /ک ُ / ک ُ چ َ ] ( اِ ) سرکرده و پیشوای مردمان را گویند. ( برهان ). پیشوای مردم. ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). پیشوا. ( فرهنگ جهانگیری ) ( ناظم الاطباء ). سرکرده مردمان. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(کَ چِ ) (اِ. ) پیشوا، سرکرده ، کچیرده هم گفته شده .

فرهنگ عمید

۱. وزیر.
۲. پیشوا، سرکرده.

ویکی واژه

همریشه با گزیردن، احتمالاً تلفظ پهلوی بجامانده از گویش موسوم به فهلوی.
تلفظ اصل واژه می بایست گُچیر با «گ» بوده باشد.
پیشوا، سرکرده، کچیرده هم گفته شده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم