قایف

لغت نامه دهخدا

قایف. [ ی ِ ] ( ع ص ) پی شناس. رجوع به قائف شود.

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . قائف ] (اِفا. ) ۱ - قیافه شناس . ۲ - پی شناس ، پی بر. ج . قافَه ، قایفین (قائفین ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - قیافه شناس ۲ - پی شناس پی بر جمع : قافه قایفین ( قائفین ).

ویکی واژه

قافَه، قایفین (قائفین)
قیافه شناس.
پی شناس، پی بر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم