جوسک

لغت نامه دهخدا

جوسک. [ ج َ / جُو س َ ] ( اِ ) تکمه و گوی گریبان. ( برهان ) ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ). رجوع به جوساک شود.

فرهنگ عمید

تکمۀ لباس.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم