بسفایج

لغت نامه دهخدا

بسفایج. [ ب َ ی َ / ی ِ ] ( ع اِ ) لفظی است معرب پس پایک و آن دارویی است که به عربی اضراس الکلب و کثیرالارجل خوانند گویند اگر قدری از آن در شیر اندازند شیر را ببندد و شیر بسته را حل کند. ( برهان ) ( از آنندراج ). مأخوذ از بسپایه فارسی و به معنی آن. ( ناظم الاطباء ).معرب بسپایه ، نام دوایی که چوب درختی باشد. ( غیاث ).معرب بسپایه و آن بیخ گیاهی است گره دار و اندرون آن سبز و با عفوصت و حلاوت ، نافع مالیخولیا و جذام باشد. ( از منتهی الارب ). سکی رِغلا. سقی رغلا. تشتیوان. بولوبودیون. فولوفودیون. چوبی است باریک اغبر، به سیاهی وسرخی گراید و شاخها دارد برسان کرمی که او را پایهای بسیار باشد. بسپایج بدین سبب گویند یعنی بسیارپای.ابن معاذ گوید: بولوبودیون نباتیست که به کرم بسیارپای ماند که بتازی دخال الاذن گویند یعنی آنکه بگوش اندر شود و هر که گوید بولوبودیون سرخس است که او را گیل دارو گویند، خطا می گوید. و مهمرین ( ؟ ) بسطبری انگشت کهین باشد و به سرخی گراید و اگر بشکند اندرون او بزردی گراید. آنچه تازه و امسالین باشد طعم او را چندگونه است عذب با تلخی اندک و عفوصتی اندک و لختی طعم قرنفل دارد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). رجوع به بس پایه و ابن بیطار متن عربی ص 92 و فهرست مخزن الادویه ص 140 و رشیدی و گیاه شناسی گل گلاب چ دانشگاه طهران ص 166 به بعد و تذکره داود ضریر انطاکی ص 76 و ترجمه صیدنه ابوریحان بیرونی نسخه خطی کتاب خانه لغتنامه شود.

فرهنگ عمید

گیاهی پایا و خودرو، با بوتۀ کوتاه و برگ های بریده و بیضی که در طب قدیم مصرف دارویی داشته.

فرهنگ فارسی

( اسم ) بس پایک

دانشنامه عمومی

بسفایج ( به لاتین: Polypodium vulgare ) نام یک گونه از تیره بسپایکیان است.
بسفایج (سرده). بسپایک ، شال دم، چمن ریشی ( نام علمی: Polypodium ) ، سرخس بسپایک، نام یک سرده از تیره بسپایکیان است. سرده ای با ۷۵ تا ۱۰۰ گونه از سرخس های حقیقی که در سرتاسر جهان پراکنده هستند و در نواحی گرمسیری بیشترین تنوع را دارند.

دانشنامه آزاد فارسی

بَسْفایَج (Polypodium)
جنسی با ۷۵ گونه سرخس، از تیرۀ بسفایج. عمدتاً همیشه سبز است و پراکندگی گسترده ای در دنیا دارد. بسفایج معمولی (پلی پودیوم ولگاره)، که فراوان ترین گونۀ این جنس است، پربرگ هایی به طول ۴۰ سانتی متر دارد و حاوی مقادیر کمی استادین است که از ساکاروز ۳هزار برابر شیرین تر است. بسفایج شیرین بیانی (پلی پودیوم گلیسریزا) ساقه هایی زیرزمینی با طعم شیرین بیان دارد و بومیان امریکا آن را برای غذا مصرف می کردند. بسفایج معمولی بومی بریتانیاست و استفاده از آن بسیار رایج است. گونه های دیگر بریتانیایی، بسفایج جنوبی (پلی پودیوم اوستراله) و بسفایج اروپایی یا برگ درشت (پلی پودیوم اینترجکتوم)، هر دو روی سنگ آهک رشد می کنند. از این جنس فقط دو گونۀ بسفایج معمولی و اروپایی در استان های گیلان، مازندران، گرگان و نواحی جنگلی دارای رطوبت فراوان و سایه، یافت می شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَسفایِج، نامی مشترک برای انواع سَرَخس های جنس پلیپودیوم (در حدود ۷۵ نوع یا گونه)، از جمله، بسفایج معمولی، با نام علمیِ پلیپودیوم وولگاره، دارای ریشه های خزنده و برگ های عمیقاً شانه ای همیشه سبز، که در شکاف صخره ها، بر تنه درختان پوسیده در بیشه های نمناک و در کناره آبراهه ها می روید، و در قدیم بعض خواص دارویی برای ریشه های آن ذکر کرده اند.
بَسفایِج (به فتح یا کسر یاء)، نامی مشترک برای انواع (در حدود ۷۵ نوع یا گونه) سَرَخس های جنس پلیپودیوم (خانواده بسپایکیان)، از جمله، بسفایج معمولی، با نام علمیِ پلیپودیوم وولگاره، دارای ریشه های (در واقع، ساقه های زیرزمینی) خزنده و برگ های «عمیقاً شانه ای» همیشه سبز، که در شکاف صخره ها، بر تنه درختان پوسیده در بیشه های نمناک و در کناره آبراهه ها می روید، و در قدیم بعض خواص دارویی برای ریشه های آن ذکر کرده اند.
واژه شناسی
واژه بسفایج (در بعض مآخذ، مثلاً در، حدیقة الازهار غسانی اندلسی (تألیف ۹۹۴)، نیز به صورت بَسبایج) معرّب بَسپایَک/ بسپایه فارسی (لفظاً به معنای «دارای پایک ها/ پای ها/ ریشه های بسیار») است ـ تسمیه ای معطوف به ساقه های زیرِ خاکی خزنده بسیارِ آن.
دیگر نام های این گیاه
نام های مهجور دیگری نیز برای آن در بعض منابع قدیم یافت می شود:
← بولودنون
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم