کلیواج

لغت نامه دهخدا

کلیواج. [ ک َ لی ] ( اِ ) بر وزن و معنی غلیواج است که خاد و زغن باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). اسم فارسی حداة و به فارسی غلیواج نیز نامند. کلیواز. ( فهرست مخزن الادویه ). کلیواژ. غلیواج. زغن. ( ناظم الاطباء ). غلیواژ. کلیواژ. زغن. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به غلیواژ و غلیواج و کلیواژ شود.

فرهنگ معین

(کَ ) (اِ. ) غلیواج ، زغن .

فرهنگ عمید

= غلیواج

ویکی واژه

غلیواج، زغن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال زندگی فال زندگی فال کارت فال کارت