کدفت

لغت نامه دهخدا

کدفت. [ ک َ دُ ] ( اِ ) کاسه سر را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). جمجمه. ( ناظم الاطباء ) :
بجان دوست که گر صد هزار سال برآید
نه ممکنست که سودا بدررود ز کدفتم.نزاری قهستانی ( از آنندراج ).
کدفة. [ ک َ دَ ف َ] ( ع اِ ) صوت افتادن پاها بر جای سخت و گفته اند صوتی که بشنوی بدون دیدن چیزی. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). کَدَف. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کدف شود.

فرهنگ عمید

کاسۀ سر، سر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال درخت فال درخت فال زندگی فال زندگی فال تاروت فال تاروت