کالبو

لغت نامه دهخدا

کالبو. ( ص ) کالبوی. کالپوی. رجوع به کالبوی شود.

فرهنگ معین

(ص . ) سرگشته ، حیران ، نادان .

ویکی واژه

سرگشته، حیران، نادان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم