چکنویس
چکنویس. [ چ َ / چ ِن ِ ] ( نف مرکب ) برات نویس و قباله نویس و مستوفی. ( ناظم الاطباء ). صکاک. شروطی. ثبات. و رجوع به چک شود.
(چَ یا چِ نِ ) (ص فا. ) ۱ - برات - نویس . ۲ - قباله نویس . ۳ - مستوفی .
( صفت ) ۱ - بزات نویس . ۲ - قباله نویس . ۳ - مستوفی .
برات - نویس.
قباله نویس.
مستوفی.