چفت کردن. [ چ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در را با زنجیر بستن. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به چفت شود. || محکم کردن و سفت کردن ( در تداول روستائیان خراسان ). || کنایه از خموش شدن و پرگوئی نکردن و حرف مفت نزدن. ( در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ).
فرهنگ معین
( ~. کَ دَ ) (مص م . ) ۱ - بستن در. ۲ - محکم کردن ، سفت کردن .
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - بستن در متصل کردن چیزی بچیز دیگر . ۲ - محکم کردن سفت کردن . در را با زنجیر بستن . یا محکم کردن و سفت کردن . یا کنایه از خموش شدن و پر گوئی نکردن و حرف مفت نزدن .