خموش شدن

لغت نامه دهخدا

خموش شدن. [ خ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ساکت شدن. بیصدا شدن :
چو مردم سخنگوی باید بهوش
وگرنه شدن چون بهائم خموش.سعدی ( بوستان ).

فرهنگ فارسی

ساکت شدن بیصدا شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال رابطه فال رابطه فال میلادی فال میلادی فال لنورماند فال لنورماند