مهزول. [ م َ ] ( ع ص ) لاغر. ( منتهی الارب ). شخصی دچار به هزال و لاغری. ( از اقرب الموارد ). نزار. نحیف. ج ، مهازیل. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) : چون از صید چیزی نماند مگر یکان و دوگان مجروح و مهزول. ( جهانگشای جوینی ).
فرهنگ معین
(مَ ) [ ع . ] (ص . ) لاغر، ضعیف . ج . مهازیل .
فرهنگ عمید
لاغر، کم گوشت.
فرهنگ فارسی
لاغر، کم گوشت، مهازیل جمع ( صفت ) لاغر ضعیف جمع : مهازیل .